اسما امینی زاده؛ مهدی عباس نژاد
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 1-10
چکیده
هسته اکومبنس یکی از نواحی کنترل تغذیه و حاوی نورونهای دوپامینرژیکی است، اسید آسکوربیک در تنظیم رهایش این نورونها نقش دارد. در مطالعات قبلی ما مشخص گردید که تزریق اسید اسکوربیک در هسته اکومبنس باعث کاهش تغذیه شده است. لذا در تحقیق حاضر به بررسی نقش تزریق اسکوربات اکسیداز در پوسته هسته اکومبنس بر اثرات تغذیهای گیرندههای ...
بیشتر
هسته اکومبنس یکی از نواحی کنترل تغذیه و حاوی نورونهای دوپامینرژیکی است، اسید آسکوربیک در تنظیم رهایش این نورونها نقش دارد. در مطالعات قبلی ما مشخص گردید که تزریق اسید اسکوربیک در هسته اکومبنس باعث کاهش تغذیه شده است. لذا در تحقیق حاضر به بررسی نقش تزریق اسکوربات اکسیداز در پوسته هسته اکومبنس بر اثرات تغذیهای گیرندههای D2 دوپامینی میپردازیم. روش بررسی: از 98 موش صحرایی نر نژاد Wistar در محدوده وزنی 270-220 گرم در 14 گروه استفاده شد. کنترل، اسید آسکوربیک (µg/side 50 و 250)، بروموکریپتین (µg/side 50 و 25)، اسید آسکوربیک و بروموکریپتین (µg/side 50 و 50) آسکوربات اکسیداز (µg/side 2/0)، آسکوربات اکسیداز و بروموکریپتین (µg/side 2/0 و 50)، اسکوربات اکسیداز غیرفعال (µg/side 2/0) و شم اسید آسکوربیک، بروموکریپتین و اسکوربات اکسیداز. حجم تزریق دارو یک میکرولیتر، مدت تزریق 4 روز و اندازهگیری غذا در هر 12 ساعت دوره تاریکی تکرار شد. یافتهها: تزریق داخل اکومبنسی اسیدآسکوربیک و بروموکریپتین منجر به کاهش مصرف غذایی شد، تزریق توأم اسید آسکوربیک و بروموکریپتین منجر به تعدیل و تزریق آسکوربات اکسیداز منجر به افزایش مصرف غذا شد. نتایج جدید تأکیدکننده یافتههای قبلی است که در آن اسید اسکوربیک به عنوان یک ترکیب موثر در تنظیم غذا در پوسته هسته اکومبنس میباشد. علاوه بر این نتایج نشان داد اسکوربات اکسیداز، نیز در تنظیم تغذیه مداخله دارد. اسکوربات اکسیداز و اسید اسکوربیک میتوانند اثر آگونیست گیرنده D2 دوپامینی در هسته اکومبنس در ارتباط با تغذیه را تغییر دهند.
مصطفی جمالان؛ ابراهیم برزگری اسدآبادی
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 11-16
چکیده
بیان غیرمعمول و عملکرد نامتعارف گیرنده فاکتورهای رشد اپیدرمی (EGFRs) میتواند عامل ایجاد کننده بدخیمی در بافتهای مختلف باشد. از میان تمامی اعضای خانواده EGFRs، HER2 گیرندهای میباشد که در عدم حضور لیگاند نیز میتواند دیمر شده و فعال گردد. HER2 دارای نقش مهمی در ایجاد سرطان پستان است. داروی هرسپتین یک آنتیبادی مونوکلونال میباشد ...
بیشتر
بیان غیرمعمول و عملکرد نامتعارف گیرنده فاکتورهای رشد اپیدرمی (EGFRs) میتواند عامل ایجاد کننده بدخیمی در بافتهای مختلف باشد. از میان تمامی اعضای خانواده EGFRs، HER2 گیرندهای میباشد که در عدم حضور لیگاند نیز میتواند دیمر شده و فعال گردد. HER2 دارای نقش مهمی در ایجاد سرطان پستان است. داروی هرسپتین یک آنتیبادی مونوکلونال میباشد که دمین خارجی HER2 را هدف قرار داده و مانع از ایجاد دیمرهای فعال و القای آبشار پیام رسانی درون سلولی میگردد. در این پژوهش جهشهای نقطهای به منظور افزایش تمایل هرسپتین به HER2 با استفاده از روشهای مدلسازی منطقی طراحی شده و در نهایت میزان کارایی مؤثرترین جهش نقطهای با استفاده از روش مدلسازی دینامیک مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده هرسپتین دارای جهش Tyr92Asp در زنجیره سبک، کمپلکس پایدارتری را نسبت به شکل وحشی با HER2 ایجاد کرده و Asp92 میتواند یک پل نمکی پایدار با Lys596 از HER2 ایجاد کند که باعث کاهش انرژی الکتروستاتیک بین آنتیبادی هرسپتین با HER2 گردد. با توجه به مطالعات انجام شده به نظر میرسد که هرسپتین به عنوان یک آنتیبادی مونوکلونال دارای پتانسیل لازم به منظور افزایش تمایل به HER2 میباشد. واژههای کلیدی: گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی، HER2، هرسپتین، طراحی هوشمند جهش نقطهای، مدل سازی دینامیک مولکولی.
امیر ثابت؛ پرویز عبدالمالکی؛ سید جواد مولا؛ فائزه قناتی
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 17-23
چکیده
امروزه جهان غرق در گونههای کمتر شناخته شدهای از پیامها و سیگنالهایی است که ما آدمیان را به هم پیوند میدهد. از این رو آدمیهمواره در تیررس میدانهای الکتریکی، مغناطیسی و الکترومغناطیسی قرار دارد. برای بررسی اثرات میدانهای مغناطیسی بر بقای سلول، یاختههای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان، در حضور و نبود نیم گری ...
بیشتر
امروزه جهان غرق در گونههای کمتر شناخته شدهای از پیامها و سیگنالهایی است که ما آدمیان را به هم پیوند میدهد. از این رو آدمیهمواره در تیررس میدانهای الکتریکی، مغناطیسی و الکترومغناطیسی قرار دارد. برای بررسی اثرات میدانهای مغناطیسی بر بقای سلول، یاختههای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان، در حضور و نبود نیم گری از پرتو ایکس، در معرض میدان مغناطیسی ایستای ۱۵ میلیتسلایی قرار گرفتند. هنگامی که سلولها تنها با میدان مغناطیسی ایستا تیمار شدند، تفاوت معنیداری در میزان یاختههای مرده دیده نشد. اما پس از تابش حاد با پرتو یونیزان، میدان درصد بقای سلولی را به طور معنیداری افزایش داد و مانع از آپوپتوزیس القایی حاصل از پرتو ایکس، در بخشی از یاختهها شد. این دادهها نشان میدهند که تیمار با میدان مغناطیسی ایستا، آپوپتوزیس را سرکوب کرده و بقای سلول را در یاختههای مغز استخوان موش صحرایی ارتقا میبخشد. از این رو، میدانهای مغناطیسی ممکن است با افزایش خطر گسترش تومور و جلوگیری از آپوپتوزیس، به عنوان یک عامل کمکی در جهشزایی و سرطانزایی عمل کنند.
سیدرضا پورربی؛ علیرضا محجل نایبی؛ سید ابراهیم حسینی
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 25-32
چکیده
هورمونهای جنسی خصوصاً تستوسترون دارای اثر محافظتی بر روی نورونهای مغزی در بیماریهای نورودژنراتیو نظیر بیماری آلزایمر میباشند. مطالعه حاضر اثر مهم و برجسته تستوسترون و گیرندههای آندروژنی را بر روی اختلالات حافظه که به وسیله تزریق داخل بطنی استرپتوزوتوسین ایجاد شده است، نشان میدهد. در این تحقیق حیوانات به صورت تصادفی ...
بیشتر
هورمونهای جنسی خصوصاً تستوسترون دارای اثر محافظتی بر روی نورونهای مغزی در بیماریهای نورودژنراتیو نظیر بیماری آلزایمر میباشند. مطالعه حاضر اثر مهم و برجسته تستوسترون و گیرندههای آندروژنی را بر روی اختلالات حافظه که به وسیله تزریق داخل بطنی استرپتوزوتوسین ایجاد شده است، نشان میدهد. در این تحقیق حیوانات به صورت تصادفی به 11 گروه تقسیم گردید. مدل آزمایشی بیماری آلزایمر به وسیله تزریق دو طرفه درون بطنی داروی استرپتوزوتوسین صورت گرفت، و دو هفته بعد از اولین تزریق داروی مذکور، حیوانات با استفاده از آزمون یادگیری احترازی غیرفعال مورد بررسی قرار گرفتند، به طوری که فاصله زمانی مابین ورود حیوان از خانه روشن به خانه تاریک دستگاه بر حسب ثانیه اندازهگیری شد و تحت عنوان تاخیر در مرحله ورود (STL) نامگذاری گردید. در گروه گنادکتومی، عمل جراحی حذف بیضهها صورت گرفت و مطالعات رفتاری بر روی اختلالات حافظه بعد از 4 هفته انجام شد. نتایج مربوط به این مطالعه نشان داد که تزریق داروی استرپتوزوتوسین، اختلالات حافظه را به صورت معنیدار 001/0 P< ایجاد نمود. حافظه در موشهای صحرائی گنادکتومی شده به صورت معنیدار 001/0P< در مقایسه با موشهای نرمال و شمها کاهش یافت. درمان جایگزین با تستوسترون، حافظه را به سطح موشهای نرمال رسانید. جالب توجه این که تستوسترون هیچگونه اثر مشخّص و معنیدار بر روی حافظه موشهای صحرائی نرمال نداشت. مجموع تمام نتایج در این مقاله نشان داد که تستوسترون اختلالات حافظه مربوط به بیماری آلزایمر را بهبود بخشید.
سیما نصری؛ سایه بیداران؛ پرویز نصیری
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 33-42
چکیده
روی (Zn) یک عنصر ضروری برای سیستم ایمنی محسوب میگردد. این عنصر اثرات مختلفی بر فعالیت سیستم ایمنی دارد. از سوی دیگر سطوح مختلف روی در سرم خونی عملکرد طبیعی لنفوسیتها را تغییر میدهد. در مطالعه حاضر میزان تحمل مقادیر مختلف کلرید روی در سلولهای رده لنفوئیدی B و T بررسی شده است. این مطالعه تجربی در سال 1389و 90 در دانشگاه پیام نور انجام ...
بیشتر
روی (Zn) یک عنصر ضروری برای سیستم ایمنی محسوب میگردد. این عنصر اثرات مختلفی بر فعالیت سیستم ایمنی دارد. از سوی دیگر سطوح مختلف روی در سرم خونی عملکرد طبیعی لنفوسیتها را تغییر میدهد. در مطالعه حاضر میزان تحمل مقادیر مختلف کلرید روی در سلولهای رده لنفوئیدی B و T بررسی شده است. این مطالعه تجربی در سال 1389و 90 در دانشگاه پیام نور انجام شد. سلولهای رده لنفوئیدی B و T (راجی و مولت-4) در مجاورت غلظتهای 1، 5، 10، 20، 30، 40، 50، 75، 100،125، 150، 175 و 200 میکرومولار کلرید روی در زمانهای 12، 24، 36، 48، 60 و 72 ساعت انکوبه شدند. سپس درصد سلولهای زنده رده لنفوئیدی B و T (راجی و مولت-4) بوسیله روش هموسایتومترمحاسبه گردید و درصد سلولهای زنده به عنوان شاخص تحمل سلولی به اثر کلرید روی در نظر گرفته شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری از جمله آزمون T-test و آزمون Kruskal-Wallis test تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد غلظتهای 40-1 میکرومولار کلرید روی بر تعداد درصد سلولهای زنده رده لنفوئیدی B، T و میزان تحمل این سلولها در زمانهای مختلف پس از انکوباسیون (12 تا 72 ساعت) نسبت به گروه شاهد اختلاف معنیداری وجود ندارد (05/0p >). اما در غلظتهای 200-50 میکرومولار کلرید روی، میزان تحمل سلولها نسبت به گروه شاهد و غلظت زیر 50 میکرومولار کلرید روی کاهش معنیداری یافت (05/0p<). روی برای عملکرد طبیعی سیستم ایمنی لازم است اثرات مختلف روی بر سلولهای رده لنفوئیدی B و T بستگی به میزان غلظت روی دارد مقادیر بالای روی میتواند اثرات منفی و بازدارنده بر روی سلولهای رده لنفوئیدی B و T بگذارد.
صفیه صوفیان
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 49-55
چکیده
عفونت نهفته بیماری هپاتیت B به عنوان عفونت با DNA HBV قابل شناسایی و آنتیژن سطحی HbsAg غیرقابل شناسایی در خون بیماران است. عقیده بر این است که شناسایی ویروس هپاتیت B به وسیله میزبان در منطقه a از آنتی ژن سطحی (HBSAg) انجام میشود. اما به دلیل فقدان ساختار سه بعدی HBsAg، مدرکی برای این فرضیه وجود ندارد. پیشگویی ساختار سه بعدی توالی موتان یافته ...
بیشتر
عفونت نهفته بیماری هپاتیت B به عنوان عفونت با DNA HBV قابل شناسایی و آنتیژن سطحی HbsAg غیرقابل شناسایی در خون بیماران است. عقیده بر این است که شناسایی ویروس هپاتیت B به وسیله میزبان در منطقه a از آنتی ژن سطحی (HBSAg) انجام میشود. اما به دلیل فقدان ساختار سه بعدی HBsAg، مدرکی برای این فرضیه وجود ندارد. پیشگویی ساختار سه بعدی توالی موتان یافته و وحشی از توالی اولیه، تغییرات ساختاری را آشکار میکند. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات ساختاری HBsAg در حالت نهفته و وحشی در نمونههای ایرانی است. توالی HBsAg در بیماران ایرانی مبتلا به عفونت نهفته و بارز از بانک ژن استخراج شد. پیشگویی ساختار 3 بعدی با استفاده از مدلسازی از نو و متد L-TASSER انجام شد. سپس با استفاده از SPDBV مشاهده شد. ممان دوقطبی توسط نرم افزار CHIMERA انجام شد. هر دو توالی وحشی و موتان برای پیشگویی مناطق آنتیژنیک در نرمافزار CLC Main Workbenech بررسی شد. نتایج نشان داد که موتان در حالت نهفته باعث تغییر درخواص ساختاری آن میشود. این تغییر در شاخص آنتیژنیک و ممان دوقطبی ساختار سه بعدی پیشگوییشده نشان داده شده است. یافتههای این مطالعه تأکید میکند که علاوه بر موتاسیون در منطقه a، موتاسیونهای دیگری هم میتوانند باعث تغییر ساختاری HBsAg شوند. پس در شناسایی و طراحی واکسن باید به ساختار سه بعدی HBsAg توجه کرد.
ایمان گوهری؛ شاهرخ پاشایی راد؛ شاهرخ نویدپور؛ ساناز مولایی بیرگانی
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 43-47
چکیده
عقرب گزیدگی از جمله مشکلات جامعه پزشکی ماست، ولی آنچه به این موضوع اهمیت میدهد ترس و هراسی است که مردم از این جانور دارند. متأسفانه آمار دقیق و درستی در رابطه با خطر گزش این جانور در اختیار نیست تا براساس آن بتوان گفت مشکل عقرب گزیدگی در جامعه ما مربوط به چه نوع عقربی است و چه نوع جایگاهی در ردهبندی عاملین مرگ دارد که بتوان اقدام ...
بیشتر
عقرب گزیدگی از جمله مشکلات جامعه پزشکی ماست، ولی آنچه به این موضوع اهمیت میدهد ترس و هراسی است که مردم از این جانور دارند. متأسفانه آمار دقیق و درستی در رابطه با خطر گزش این جانور در اختیار نیست تا براساس آن بتوان گفت مشکل عقرب گزیدگی در جامعه ما مربوط به چه نوع عقربی است و چه نوع جایگاهی در ردهبندی عاملین مرگ دارد که بتوان اقدام به تهیه آنتیونوم مونووالان مربوط به هر عقرب کرد؛ آنچه مسلم است این است که وجود این مشکل در مناطق جنوب و غرب کشور بهویژه در فصل گرما غیرقابل انکار است. با توجه به اهمیت عقربها از نظر پزشکی و سلامت انسانها و نیز نظر به کمبود مطالعات فونی و تاکسونومیک عقربها در ایران این مطالعه به شناسایی عقربهای استان ایلام، فراوانی گونهها و توزیع جغرافیایی آن پرداخته است. در این تحقیق ابتدا استان ایلام بر اساس موقعیت جغرافیایی، گستره عقربگزیدگی، نوع آبو هوا وتحقیقات محلی به 14 منطقه نمونهبرداری تقسیم شد. نمونهها با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر نظیر نویدپور (2008)، تشخیص داده شدند، فراوانی گونههای عقرب در هر منطقه آبوهوایی نشان داده شد ونقشه توزیع جغرافیایی آنها با استفاده از نرمافزار GIS تهیه شد. از 390 عقرب صید شده سه خانواده و 10 گونه شامل عقربهای Hottentotta saulcyi (07/23 درصد)، Compsobuthus matthiesseni (07/13 درصد)، Mesobuthus eupeus (56/22 درصد)، Hemiscorpius lepturus (3/12 درصد)، Androctonus crassicauda (1/4 درصد)، Orthochirus iranus (94/7 درصد)، Scorpio maurus (56/2 درصد)، Buthacus macrocentrus (33/3 درصد)، Odontobuthus bidentatus (02/1 درصد) و Razianus zarudnyi (87/4 درصد) شناسایی شد.
تیمور تنها؛ حمید امانلو؛ مختار فتحی
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 57-65
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر مصرف خوراکی گلوتامین حفاظت شده با فرمآلدئید بر پارامترهای تنش اکسیداتیو، متابولیسم نیتروژن و عملکرد تولید شیر در دوره انتقال بوده است. 25 روز پیش از زایش تعداد 36 راس گاو شیری یک شکم و چند شکم بر اساس وضعیت بدنی، روز مورد انتظار زایش و تعداد شکم به دو گروه مساوی تقسیمبندی شدند. گروه گلوتامین از 21 روز پیش ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر مصرف خوراکی گلوتامین حفاظت شده با فرمآلدئید بر پارامترهای تنش اکسیداتیو، متابولیسم نیتروژن و عملکرد تولید شیر در دوره انتقال بوده است. 25 روز پیش از زایش تعداد 36 راس گاو شیری یک شکم و چند شکم بر اساس وضعیت بدنی، روز مورد انتظار زایش و تعداد شکم به دو گروه مساوی تقسیمبندی شدند. گروه گلوتامین از 21 روز پیش از زایش روزانه 100 گرم گلوتامین محافظت شده با فرم آلدئید به همراه جیره پایه به ازای هر رأس دریافت کرد و گروه A (کنترل) فقط جیره پایه را دریافت کرد. پس از زایش گروه گلوتامین به دو گروه مساوی تقسیم شد بطوری که یک گروه تا 21 روز پس از زایش به خوردن گلوتامین ادامه داده و گلوتامین-گلوتامین نامیده شده ولی گروه دیگر پس از زایش گلوتامین دریافت نکرده و گلوتامین- A نامیده شد.گروه A نیز پس از زایش به همین ترتیب به دو گروه A- گلوتامین و A- بدونگلوتامین تقسیم شد. در روزهای زایش، 7، 14 و 21 روز پس از زایش مقدار ماده خشک مصرفی، تغیرات وضعیت بدنی، کل ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسمایی، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمائی و نیتروژن اوره خون، شیر تولیدی و ترکیبات آن اندازهگیری و مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر ماده خشک مصرفی در 21 روز پس از زایش بین تیمارهای مختلف دارای اختلاف معنیدار بوده و بیشترین مقدار مربوطه به تیمار گلوتامین- گلوتامین (3/19 کیلوگرم در روز) بود (05/0p<). مقادیر مربوط به کل ظرفیت آنتیاکسیدانتی پلاسما در روزهای 7،14و21 روز پس از زایش بین تیمارهای مختلف دارای اختلاف معنیدار بوده و بیشترین مقادیر مربوط به تیمارهای گلوتامین- گلوتامین و A- گلوتامین بود (05/0p<). مقادیر مربوط به ظرفیت گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمایی در روزهای زایش، 7 و 21 پس از زایش دارای اختلاف معنیدار بین تیمارهای مختلف بوده و مصرف خوراکی گلوتامین منجر به افزایش آن شد (05/0p<). از لحاظ مقادیر مربوط به نیتروژن اوره خون تفاوت معنیداری بین تیمارهای مختلف دیده نشد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهترین سطح فرمآلدهید برای محافظت گلوتامین سطح 1 درصد بوده و احتمالاً افزایش مصرف گلوتامین میتواند منجر به افزایش کل ظرفیت آنتیاکسیدانی پلاسمایی و افزایش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمایی در دوره پس از زایش شود.
حمید درویش نیا؛ هیوا فیضی؛ مهدی رجبی زاده
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1391، صفحه 67-72
چکیده
در این مطالعه، با بررسی ویژگیهای زیستگاهی، پراکنش، دادههای مورفومتریک و مریستیک مربوط به تعداد 5 نمونه از زیرگونه Lantz and Suchow, 1934 Apathya cappadocica urmiana، الگوی پراکنش جدیدی برای آن در غرب فلات ایران ارائه شده است. این نمونهها طی سالهای 2010 تا 2013 جمعآوری شدهاند. سابقاً دامنه پراکنش این زیرگونه فقط در استان آذربایجان غربی، در تنگههای ...
بیشتر
در این مطالعه، با بررسی ویژگیهای زیستگاهی، پراکنش، دادههای مورفومتریک و مریستیک مربوط به تعداد 5 نمونه از زیرگونه Lantz and Suchow, 1934 Apathya cappadocica urmiana، الگوی پراکنش جدیدی برای آن در غرب فلات ایران ارائه شده است. این نمونهها طی سالهای 2010 تا 2013 جمعآوری شدهاند. سابقاً دامنه پراکنش این زیرگونه فقط در استان آذربایجان غربی، در تنگههای اطراف دامنههای غربی دریاچه ارومیه شناخته میشد. در این مقاله، این زیرگونه از استانهای کردستان، کرمانشاه و ایلام نیز گزارش میگردد. بنابراین دامنه پراکنش این زیرگونه شامل مناطقی گستردهتر به سمت جنوب و غرب کوهستانهای زاگرس میباشد. توقف این مدل پراکنش در استان ایلام به سمت جنوب، یعنی آخرین حد پراکنش این زیرگونه توسط نقشههای توپوگرافی و اقلیم، تعیین و اطلاعات جدیدی در مورد زیستشناسی، پراکنش و مورفولوژی این زیرگونه ارائه شده است