زهرا زمانی
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 1-8
چکیده
به منظور ایمنی زیستی و کاهش اثرات سموم شیمیایی برای اولین بار در ایران استفاده از قارچ لکانیسیلیوم موسکاریوم و عصاره آبی انغوزه برای کنترل بیولوژیک تعدادی از آفات کلیدی که سالانه خسارات زیادی به محصولات وارد میکنند، صورت گرفت. سویه KB512 قارچ لکانیسیلیوم موسکاریوم از ایزولههای بومی استان جدا و شناسایی شد و تستهای آلودهسازی، ...
بیشتر
به منظور ایمنی زیستی و کاهش اثرات سموم شیمیایی برای اولین بار در ایران استفاده از قارچ لکانیسیلیوم موسکاریوم و عصاره آبی انغوزه برای کنترل بیولوژیک تعدادی از آفات کلیدی که سالانه خسارات زیادی به محصولات وارد میکنند، صورت گرفت. سویه KB512 قارچ لکانیسیلیوم موسکاریوم از ایزولههای بومی استان جدا و شناسایی شد و تستهای آلودهسازی، با اسپری مستقیم بر روی دو آفات مهم دنیا شته اقاقیا افیس فابا و مگس سفید بمیزیا تاباسی صورت گرفت. تستهای آلوده سازی با استفاده از تلقیح 108×1 کنیدی بر میلیلیتر انجام شد و نمونه کنترل با 01/0 درصد توین80 در آب مقطر، اسپری شد. بعد از اسپری کردن پلیتها در انکوباتور با دما 1±25 درجه سانتی گراد و 80 درصد رطوبت نسبی RH قرار داده شدند. حشرات تست شده هر روز برای ردیابی رشد قارچ بروی آنها بررسی میشوند بعد از 9 و 7 و 5 روز، درصد مرگ ومیر با غلظت 108×1 گزارش شد . نتایج نشان دادند که کنترل بیولوژیکی آفات هدف به خوبی صورت گرفت.
ابراهیم صفاری سامانی؛ اعظم اکبری
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 9-15
چکیده
آزمایش حاضر برای مطالعه اثرات سطوح مختلف پروبیوتیک بایوساف بر پاسخ ایمنی و عملکرد رشد جوجههای گوشتی سویه راس 308 انجام گرفت. تعداد 225 قطعه جوجه 1روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تیمار و 5 تکرار (قفس) با 15 پرنده در هر تکرار تقسیم شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه جیره حاوی صفر(شاهد)، 1 (تیمار اول) و 5/1 (تیمار دوم) گرم پروبیوتیک بایوساف (باتوجه ...
بیشتر
آزمایش حاضر برای مطالعه اثرات سطوح مختلف پروبیوتیک بایوساف بر پاسخ ایمنی و عملکرد رشد جوجههای گوشتی سویه راس 308 انجام گرفت. تعداد 225 قطعه جوجه 1روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تیمار و 5 تکرار (قفس) با 15 پرنده در هر تکرار تقسیم شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه جیره حاوی صفر(شاهد)، 1 (تیمار اول) و 5/1 (تیمار دوم) گرم پروبیوتیک بایوساف (باتوجه به دستور شرکت تولیدکننده) در هر کیلوگرم خوراک دریافت کردند. پروبیوتیک مورد استفاده در این تحقیق بایوساف تجاری با حداقل 8 میلیارد سلول زنده مخمر به ازای هر گرم بود. در کل دوره پرورشی میزان خوراک به صورت معنی داری افزایش پیدا کرد. همچنین نتایج نشان داد که تیمار اول و دوم به طور معنیداری افزایش را در وزن سینه و تیموس نسبت به تیمار شاهد نشان داد. نتایج نشان داد تیمار اول و دوم در 28 روزگی میزان پاسخ ایمنی بالاتری نسبت به تست SRBCو نیوکاسل داشتند. اگر چه بین تیمار های آزمایشی از نظر فاکتورهای خونی تفاوتی وجود نداشت، با این حال تیمار اول و تیمار شاهد نسبت به تیمار دوم منوسایت بالاتری داشت. با توجه به اطلاعات حاصله نتیجهگیری شد که استفاده پروبیوتیک بایوساف در جیره جوجههای گوشتی، تأثیر مثبتی بر پاسخ ایمنی، و تست SRBC داشت هرچند مکملسازی سطح 1 گرم نسبت به 5/1 گرم و عدم استفاده آن، پاسخ بهتری را در پی داشت.
محمد رضوانی؛ فهیمه ihal chni
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 17-23
چکیده
حیات وحش یکی از شاخصهای زیستى اکوسیستمها و یکی از معیارهای مهم تنوع زیستی است که حفظ آن مستلزم شناخت گونهها، ارتباط آنها با یکدیگر و با زیستگاهشان میباشد. برخی از پستانداران با توجه به انگیزه بیشتری که برای شکار آنها وجود دارد، در معرض خطر قرار دارند. از جمله این حیوانات میتوانیم به خانواده گوزنها (گوزن زرد، مارال و شوکا) ...
بیشتر
حیات وحش یکی از شاخصهای زیستى اکوسیستمها و یکی از معیارهای مهم تنوع زیستی است که حفظ آن مستلزم شناخت گونهها، ارتباط آنها با یکدیگر و با زیستگاهشان میباشد. برخی از پستانداران با توجه به انگیزه بیشتری که برای شکار آنها وجود دارد، در معرض خطر قرار دارند. از جمله این حیوانات میتوانیم به خانواده گوزنها (گوزن زرد، مارال و شوکا) اشاره کنیم. جهت رسیدن به هدف کلی مطالعه و تعیین وضعیت زیستی گونه در مناطق زیست، عوامل منفی مؤثر بر زیست گونه به دو دسته کلی شکار بیرویه و فعالیتهای مخرب انسانی تقسیم شدند. قطع اشجار، بوتهکنی، تبدیل اراضی، جادهسازی، معدن کاوی، خطوط انتقال نیرو، چرای مفرط، فعالیت نظامی و شکار بیرویه در گروه تخریب زیستگاه قرار دارند و به آنها با توجه به درجه تخریب امتیاز داده شد. جمع جبری امتیازات مثبت و منفی نشاندهنده وضعیت زیستی گونه میباشد. بر اساس امتیازات کسب شده گوزن زرد دارای وضعیت زیستی بحرانی، شوکا نسبتاً مطلوب و مارال در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. تمام گونههای ذکر شده نیاز به حفاظت بیشتری دارند. هر یک از گونههای گیاهی و جانوری منبع ژنتیکی منحصر به فردی محسوب میشوند. این گونهها در حقیقت کلیدی در راه پیشرفت آینده میباشند بنابراین حتماً بایستی به وضعیت آنها رسیدگی و توجه شود.
سمیه براهیمی باروق؛ جعفر آی؛ هما محسنی کوچصفهانی
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 25-31
چکیده
لایه اندومتریال رحم شامل جمعیتی از سلولها است که خاصیت خود نوزایی داشته و ویژگیهایی شبیه سلولهای بنیادی مزانشیمی را نشان می دهند. در این مطالعه هدف بررسی توان تمایزی سلولهای بنیادی اندومتریال به ردههای مختلف سلولی میباشد. سلولهای اندومتریال از نمونههای بافتی بدست آمده از رحم انسان به صورت آنزیمی جداسازی شده و در محیط ...
بیشتر
لایه اندومتریال رحم شامل جمعیتی از سلولها است که خاصیت خود نوزایی داشته و ویژگیهایی شبیه سلولهای بنیادی مزانشیمی را نشان می دهند. در این مطالعه هدف بررسی توان تمایزی سلولهای بنیادی اندومتریال به ردههای مختلف سلولی میباشد. سلولهای اندومتریال از نمونههای بافتی بدست آمده از رحم انسان به صورت آنزیمی جداسازی شده و در محیط کشت DMEM/F12 حاوی 10% سرم کشت داده شدند. بعد از پاساژ سوم سلولها برای اثبات بنیادی بودن با مارکرهای CD105, CD90, CD146, CD31, CD34 مورد آنالیز با فلوسایتومتری قرار گرفتند. سپس قدرت تمایزی سلولها به استخوان، چربی و نورون و اندوتلیال به مدت 21 روز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج فلوسایتومتری نشان داد که سلولها نسبت به مارکرهای CD105,CD90,CD146 مثبت و نسبت به مارکرهای CD31 و CD34 منفی میباشند. رنگ آمیزی با Oil Red O و Alizarin Red نشاندهنده تمایز سلولها به چربی و استخوان بود. بررسی های ایمنوسیتوشیمی نیز بیان مارکرهای عصبی نستین، MAP2 در سلولهای عصبی و فلوسایتومتری CD31 را نشان داده و این نشاندهنده بیان آن در سلولهای اندوتلیالی تمایز یافته از سلولهای بنیادی اندومتریال رحم است. این سلولها به نظر میرسد که میتوانند یک منبع سلولی را ایجاد کنند که برای مطالعات فرایندهای تمایز سلولی و سلول درمانی مورد استفاده قرار گیرند.
کتایون صداقتی زاده؛ شاهرخ پاشاییراد؛ رحیم غیورفر؛ مسعود شیدایی
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 43-50
چکیده
به دلیل پراکندگی وسیع گونه Anacanthotermes vagans در استان گلستان، جمعیتهای این گونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی های آماری نشان میدهد، سه کاراکتر M.H.index (نسبت بین طول آرواره بالا سمت چپ به طول سر تا قاعده آرواره بالا)، H.index (نسبت حداکثر عرض سر به طول سر تا قاعده آروارههای بالا) و W.PM (عرض پس چانه) هم در جمعیت موریانههای سرباز کوچک و هم ...
بیشتر
به دلیل پراکندگی وسیع گونه Anacanthotermes vagans در استان گلستان، جمعیتهای این گونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی های آماری نشان میدهد، سه کاراکتر M.H.index (نسبت بین طول آرواره بالا سمت چپ به طول سر تا قاعده آرواره بالا)، H.index (نسبت حداکثر عرض سر به طول سر تا قاعده آروارههای بالا) و W.PM (عرض پس چانه) هم در جمعیت موریانههای سرباز کوچک و هم در جمعیت موریانههای سرباز بزرگ کمترین ضریب تغییرات را دارا هستند. به منظور یافتن صفاتی که در جمعیتها اختلاف معنیدار ایجاد کردهاند، آزمون واریانس تک عاملی (ANOVA) انجام گرفت. این نتایج نشان میدهد به غیر از دو کاراکتر L.H.S.M (طول سر تا قاعده آروارههای بالا) و H.INDEX (نسبت عرض سر به طول سر تا قاعده آرواره بالا) در بقیه کاراکترها بین جمعیتهای موریانههای سرباز کوچک اختلاف معنیداری وجود دارد. در بین جمعیتهای موریانههای سرباز بزرگ استان گلستان نیز دو صفت L.P (طول پیش گرده) و W.PM (عرض پس چانه) در بین جمعیتها اختلاف معنیداری نشان میدهند (05 /0>P). در مرحله بعد تجزیه به عاملها با استفاده از مؤلفههای اصلی انجام شد و پراکنش نقطهای جمعیتها بر اساس فاکتور اول و دوم رسم شد. با این روش، جمعیتهای استان گلستان از جمعیتهای خراسان تا حدودی جدا شدند. در نهایت برای بررسی قرابت بین جمعیتهای مختلف گونه A.vagans و همین طور بررسی ارتباطات خویشاوندی این گونه با گونههای همجنس، درختچههای مربوطه به کمک روش تجزیه خوشهای انجام پذیرفت. این بررسی نشان میدهد بیشترین نزدیکی و قرابت بین گونههای A. vagans و A.esmailii Ghayourfar وجود دارد.
آزاده فروغی؛ برومند چهارآیین؛ عبدالغفار اونق؛ کریم مردانی
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 51-56
چکیده
طاعون نشخوارکنندگان کوچک (PPR) بیماری عمومی و مسری گوسفند و بز است. عامل بیماری (PPRvirus) در جنس موربیلیویروس (Morbillivirus) از خانواده پارامیکسوویریده (Paramyxoviridae) قراردارد. جداسازی ویروس علاوه بر زمانبر بودن، نیازمند تجهیزات مربوطه است. الایزای رقابتی (Competitive ELISA) برای تشخیص این ویروس، دارای حساسیت و ویژگی بالایی است. اما بطورکلی، تکنیکPCRمناسبتر ...
بیشتر
طاعون نشخوارکنندگان کوچک (PPR) بیماری عمومی و مسری گوسفند و بز است. عامل بیماری (PPRvirus) در جنس موربیلیویروس (Morbillivirus) از خانواده پارامیکسوویریده (Paramyxoviridae) قراردارد. جداسازی ویروس علاوه بر زمانبر بودن، نیازمند تجهیزات مربوطه است. الایزای رقابتی (Competitive ELISA) برای تشخیص این ویروس، دارای حساسیت و ویژگی بالایی است. اما بطورکلی، تکنیکPCRمناسبتر و با حساسیت بالا گزارش شده است. ازآنجاکه این بیماری در ایران اندمیک بوده و غرب کشور و بخصوص استان کرمانشاه دارای کانونهای متعدد این بیماری است؛ لذا در این مطالعه، نشخوارکنندگان کوچک استان کرمانشاه از نظر بیماری PPR به روش الایزای رقابتی و نیز روش PCR با نسخهبرداری معکوس (RT-PCR) مورد بررسی قرارگرفتند و میزان حساسیت دو روش فوق در تشخیص بیماری در مرحله اولیه، بویژه پیش از ظهور اسهال مقایسه گردید. در RT-PCR، از تعداد30 نمونه،23 نمونه منفی و هفت نمونه مثبت شدند (33/23% مثبت). دو نمونه از نمونههای سرم خون مربوط به این هفت حیوان، در الایزا منفی شده و پنج مورد باقیمانده، در الایزا هم مثبت شدند. بنابراین درصد همپوشانی این دو روش 42/71% است. علاوه بر آن، حساسیت PCR 70/6% بیشتر از c-ELISA است. علیرغم هزینه بیشتر RT-PCR نسبت به الایزا، دقت و سرعت تشخیص بیماری، مزیت ویژه RT-PCR است که میتواند جایگزین جداسازی ویروس و الایزای رقابتی برای کنترل و مبارزه با بیماری شود. با توجه به نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، پیشنهاد میشود که مطالعات بیشتری در جهت بررسی شیوع و ریسکفاکتورهای وقوع این بیماری در مناطق مختلف ایران صورت گیرد.
سیدابراهیم حسینی؛ مژده حیدری
دوره 1، شماره 4 ، فروردین 1392، صفحه 57-63
چکیده
با توجه به استفاده روزافزون از اسیدهای چرب اشباع و عوارض ناشی از مصرف زیاد آنها در کل ساختارهای فیزیولوژیک بدن، بررسی اثرات اسیدهای چرب غیراشباع از جمله امگا-3 و امگا-6 و تناسب مصرف این دو با یکدیگر بر عملکردهای فیزیولوژیک بدن امری ضروری است، لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر تداخل عمل روغنهای ذرت و ماهی سالمون بر یادگیری احترازی ...
بیشتر
با توجه به استفاده روزافزون از اسیدهای چرب اشباع و عوارض ناشی از مصرف زیاد آنها در کل ساختارهای فیزیولوژیک بدن، بررسی اثرات اسیدهای چرب غیراشباع از جمله امگا-3 و امگا-6 و تناسب مصرف این دو با یکدیگر بر عملکردهای فیزیولوژیک بدن امری ضروری است، لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر تداخل عمل روغنهای ذرت و ماهی سالمون بر یادگیری احترازی در موشهای صحرایی نر بالغ صورت گرفته است. در این پژوهش تجربی 72 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای تجربی، شاهد و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفت. گروه شاهد فقط 1 میلیلیتر آب مقطر، 6 گروه تجربی در دستههای مختلف، روغن ذرت را به میزان 5/0، 1 و 5/1 و روغن ماهی سالمون را به میزان 25/0، 5/0 و 75/0 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن و 1 گروه تجربی دیگر مقادیر 5/0 و 5/1 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن به ترتیب روغن ماهی سالمون و روغن ذرت را به صورت گاواژ روزانه به مدت 28 روز، دریافت نمودند. برای بررسی رفتار یادگیری احترازی، به کمک دستگاه شاتل باکس موشها تحت آموزش قرار گرفتند و 24 ساعت بعد از آموزش موشها تحت تست به خاطرآوری قرار گرفتند. داده ها با کمک آزمون آنووا، (ANOVA) توسط نرمافزار آماری SPSS-18 مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مصرف روغنهای ذرت و ماهی سالمون به تنهایی باعث تقویت یادگیری میشود و مصرف هم زمان این دو به ترتیب با نسبتهای 3 به 1، موجب تقویت بیشتر یادگیری احترازی نسبت به روغنهای مذکور به تنهایی میگردد. اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 به نسبت 3 به 1 بیشترین اثر را در تقویت یادگیری احترازی دارند، لذا با انجام تحقیقات بیشتر میتوان و با استفاده از نسبتهای ذکر شده نسبت به تقویت یادگیری و پیشگیری از عوارض آلزایمر، از آن بهره برد.