محمدرضا رمضانی؛ زینب انصاری اصل؛ الهام حویزی
چکیده
تهیه داربستهایی با خواص مناسب جهت کشت و رشد سلولهای مختلف یکی از اهداف مهم مهندسی بافت تلقی میشود. پلیمرهای زیستسازگار از جمله پلیاکریلونیتریل حجم عمدهای از مطالعات را بهخود اختصاص دادهاند. در این پژوهش، بهمنظور اصلاح سطح پلیاکریلونیتریل (PAN) و کامپوزیتهای حاصل از آن با درصدهای مختلف از چارچوب فلز-آلی آهن(III)، ...
بیشتر
تهیه داربستهایی با خواص مناسب جهت کشت و رشد سلولهای مختلف یکی از اهداف مهم مهندسی بافت تلقی میشود. پلیمرهای زیستسازگار از جمله پلیاکریلونیتریل حجم عمدهای از مطالعات را بهخود اختصاص دادهاند. در این پژوهش، بهمنظور اصلاح سطح پلیاکریلونیتریل (PAN) و کامپوزیتهای حاصل از آن با درصدهای مختلف از چارچوب فلز-آلی آهن(III)، PAN/x%Fe-MOF، از پلاسمای اکسیژن استفاده شده است. شیمی سطح این ترکیبات بهکمک اسپکتروسکوپی مادون قرمز (FT-IR) مورد بررسی قرار گرفت. پایداری مورفولوژی نانوفیبرهای تهیهشده پس از استفاده بهعنوان داربستهایی برای کشت سلولی و چسبندگی سلولها بر آنها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی گردید. فعالیت متابولیکی و بقای سلولهای اندوتلیالی کشتشده بر داربستها نیز با روش MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. بهطورکلی نتایج این مطالعه نشان داد داربستهای الکتروریسی شده PAN/x%Fe-MOF، بهویژه داربستهای اصلاحشده توسط پلاسمای اکسیژن بهعلت زیستسازگاری بالا بستر مناسبی برای اتصال و تکثیر سلولهای اندوتلیالی فراهم میکنند.
الهام مدنی؛ اعظم مشفق؛ محبوبه سترکی؛ اکرم تهرانی فرد
چکیده
علفکشها بر پایه گلایفوسیت برای انسان بیضرر است ولی استفاده گسترده آنها در زمینهای کشاورزی و آلودگی سیستمهای آبی سبب ایجاد نگرانیهایی درباره سمیت آن شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات رانداپ بر وزن، شاخص گنادوسوماتیک (GSI)، تغییرات ﻫﯿﺴﺘﻮﭘﺎﺗﻮﻟﻮژی آبشش و بیضه ماهی کپور معمولی بود. 32 عدد ماهی کپور معمولی مولد (72/103 ...
بیشتر
علفکشها بر پایه گلایفوسیت برای انسان بیضرر است ولی استفاده گسترده آنها در زمینهای کشاورزی و آلودگی سیستمهای آبی سبب ایجاد نگرانیهایی درباره سمیت آن شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات رانداپ بر وزن، شاخص گنادوسوماتیک (GSI)، تغییرات ﻫﯿﺴﺘﻮﭘﺎﺗﻮﻟﻮژی آبشش و بیضه ماهی کپور معمولی بود. 32 عدد ماهی کپور معمولی مولد (72/103 ±75/1723 گرم) بهصورت تصادفی در 4 گروه هر کدام با 8 عدد ماهی قرار گرفتند. یک گروه (کنترل) بدون مواجهه با علفکش بود و 3 گروه (تیمار) در معرض آفتکش رانداپ در 4 غلظت (5، 10 و 15 میلیگرم در لیتر) بهمدت 10 روز قرار گرفتند. پس از دوره تیمار، طول و وزن و شاخص GSI تعیین شد و نمونه بافت آبشش و بیضه جهت بررسیهای بافتشناسی تهیه شد. بر اساس نتایج مواجهه توسط دوز 20 میلیگرم بر لیتر رانداپ سبب کاهش معنیدار وزن در روز دهم و شاخص GSI در روزهای پنجم و دهم شد (05/0P<). در ماهیهای مواجهشده با رانداپ (20 میلیگرم بر لیتر) نکروز و بهم ریختن ساختار تیغههای آبششی، چسبیدن تیغههای آبششی به یکدیگر، جدا شدن غشای پایه و پارهشدن اپیتلیوم آبششی و بیرون ریختن سلولهای خونی مشاهده شد. در بیضه ماهیهای مواجهشده با دوز بالای گلایفوسیت افزایش تعداد اسپرماتوگونی بهدلیل کاهش اسپرماتوژنز، تخریب اسپرماتوسیتها، کاهش اسپرماتوزوا، کاهش قطر لولههای اسپرمی، از بین رفتن مجاری بینابینی و تخریب سلولهای سرتولی در مشاهده شد. غلظتهای تحت کشنده رانداپ اثرات سمی بر ساختار آبشش و عملکرد تولید مثلی ماهی کپور معمولی نر مولد دارد.
محمود تلخابی؛ هدیه خانبان
چکیده
سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs)، سلولهای بنیادی چندتوانی هستند که پتانسیل تمایز به دودمانهای بافت همبند را داشته و ویژگیهای منحصربهفردی از قبیل تعدیل سیستم ایمنی و ترشح فاکتورهای رشد را دارند. آنزیم هیستون متیل ترانسفراز G9a یکی از فاکتورهای دخیل در کنترل رفتار و ویژگی بسیاری از سلولهای بنیادی میباشد. از اینرو، بررسی نقش ...
بیشتر
سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs)، سلولهای بنیادی چندتوانی هستند که پتانسیل تمایز به دودمانهای بافت همبند را داشته و ویژگیهای منحصربهفردی از قبیل تعدیل سیستم ایمنی و ترشح فاکتورهای رشد را دارند. آنزیم هیستون متیل ترانسفراز G9a یکی از فاکتورهای دخیل در کنترل رفتار و ویژگی بسیاری از سلولهای بنیادی میباشد. از اینرو، بررسی نقش G9a در کنترل رفتار و پتانسیل MSCs دارای اهمیت میباشد. MSCs از مغز استخوان رت استخراج شده و در محیط آزمایشگاهی کشت شدند. سپس با استفاده از فلوسایتومتری بیان مارکرهای CD73 و CD90 و عدم بیان مارکر CD45 در سلولهای استخراجشده بررسی شد. سپس MSCs مشتق از مغز استخوان (BM-MSCs) در پاساژ سوم با استفاده از غلظتهای مختلف A366 (یک مهارکننده اختصاصی آنزیم G9a) تیمار شدند. میزان تمایز به استخوانِ BM-MSCs تیمارشده با A366، با استفاده از بررسی فعالیت آلکالین فسفاتاز و رنگآمیزی الیزارین رد و نیز بیان ژنهای استخوانی تعیین شد. BM-MSCs بهصورت چسبنده رشد کرده و مورفولوژی فیبروبلاستی/ستارهای داشتند. همچنین بیش از 85 درصد سلولها برای دو مارکر CD73 و CD90 مثبت بوده و مارکر CD45 را بیان نمیکردند. همچنین تیمار BM-MSCs با غلظت 1، 3 و 5 میکرومولار از A366 موجب کاهش پتانسیل تمایز سلولها به سمت سلولهای استخوانی شد. A366 بهعنوان یکی از تنظیمکنندگان اپیژنتیکی، پتانسیل تمایز به استخوان را کاهش میدهد. استفاده از این تنظیمکنندهها برای درمان سرطان، ممکن است ترمیم و هومئوستازی بافتی را تحت تأثیر قرار دهد.
حسن قهاری
چکیده
سفیدبالکها (Hemiptera: Sternorrhyncha: Aleyrodidae) جزو یکی از آفات مهم کشاورزی میباشند که در مزارع، گلخانهها و باغات خسارت قابل توجهی به انواع محصولات کشاورزی وارد میآورند. طی بررسیهای فونستیک انجام شده بر اساس جمعآوری شفیرههای سفیدبالکها از سطح برگ گیاهان میزبان در مناطق مختلف استان گیلان، هیجده گونه سفیدبالک جمعآوری و شناسایی ...
بیشتر
سفیدبالکها (Hemiptera: Sternorrhyncha: Aleyrodidae) جزو یکی از آفات مهم کشاورزی میباشند که در مزارع، گلخانهها و باغات خسارت قابل توجهی به انواع محصولات کشاورزی وارد میآورند. طی بررسیهای فونستیک انجام شده بر اساس جمعآوری شفیرههای سفیدبالکها از سطح برگ گیاهان میزبان در مناطق مختلف استان گیلان، هیجده گونه سفیدبالک جمعآوری و شناسایی گردیدند. گونههای جمعآوری شده عبارتند از: Aleurocanthus woglumi Ashby, 1915، Aleurochiton acerinus Haupt, 1934، Aleurolobus marlatti Quaintance, 1903، Aleurolobus moundi David & Subramaniam, 1976، Aleurolobus olivinus Silvestri, 1911، Aleyrodes elevatus Silvestri, 1934، Aleyrodes lonicerae Walker, 1852، Aleyrodes proletella (Linnaeus, 1758)، Bemisia afer (Priesner & Hosny, 1934)، Bemisia carpini (Koch, 1857)، Bemisia mesasiatica Danzig, 1969، Bemisia tabaci (Gennadius, 1889)، Dialeurodes citri (Ashmead, 1885)، Dialeurodes kirkaldyi (Kotinsky, 1907)، Parabemisia myricae (Kuwana, 1927)، Siphoninus phillyreae (Haliday, 1835)، Trialeurodes packardi (Morrill, 1903) و Trialeurodes vaporariorum (Westwood, 1856). سفیدبالکهای شناساییشده در نه جنس و یک زیرخانواده (Aleyrodinae) قرار دارند. در پژوهش حاضر علاوه بر معرفی سفیدبالکهای گیلان، کلید شناسایی و نیز میزبانهای گیاهی هر یک از گونهها نیز معرفی میگردند.
ندا زمانی؛ محمد فضیلتی؛ حسین صلواتی؛ مهرآنا کوهی دهکردی
چکیده
امروزه استفاده از رنگهای طبیعی در مواد غذایی و دارویی بهدلیل اثرات سمی گزارششده از رنگهای مصنوعی، اهمیت زیادی دارد. فیکوسیانین، یک رنگدانه آبی طبیعی است که علاوه بر کاربردهای تجاری گسترده در صنایع غذایی، آرایشی و دارویی، فعالیتهای ضدقارچی، آنتیاکسیدانی و ضدسرطانی آن نیز به اثبات رسیده است. در مطالعه حاضر، فعالیت ضدقارچی ...
بیشتر
امروزه استفاده از رنگهای طبیعی در مواد غذایی و دارویی بهدلیل اثرات سمی گزارششده از رنگهای مصنوعی، اهمیت زیادی دارد. فیکوسیانین، یک رنگدانه آبی طبیعی است که علاوه بر کاربردهای تجاری گسترده در صنایع غذایی، آرایشی و دارویی، فعالیتهای ضدقارچی، آنتیاکسیدانی و ضدسرطانی آن نیز به اثبات رسیده است. در مطالعه حاضر، فعالیت ضدقارچی فیکوسیانین استخراجشده از اسپیرولینا پلاتنسیس روی قارچ کاندیدا آلبیکنس بررسی شد. فیکوسیانین از طریق روش سونیکاسیون استخراج شد و توسط رسوبگذاری آمونیومسولفات و روش دیالیز، خالصسازی شد. نمونه تخلیصشده، از طریق جذب UV اسپکتروفتومتر و FT-IR، بررسی شد و فعالیت ضدقارچی غلظتهای مختلف فیکوسیانین در مقابل کاندیدا آلبیکنس روی پلیتهای سابارود دکستروز آگار تحت شرایط استریل، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج UV اسپکتروفتومتر، پیکهای وسیعی در طول موجهای 280، 620 و 652 نانومتر بهدست آمد. ساختار و پیوندهای مولکولی فیکوسیانین، توسط روش FT-IR، مشخص شد. فعالیت ضدقارچی فیکوسیانین در مقابل قارچ کاندیدا آلبیکنس تأیید و بیشترین فعالیت ضدقارچی در غلظتهای 20 و 25 میلیگرم بر میلیلیتر فیکوسیانین، مشاهده شد. در مطالعه حاضر کاربرد فیکوسیانین تأثیر ضد قارچی مناسبی علیه کاندیداآلبیکنس نشان داد .به نظر میرسد این رنگدانه بتواند با مطالعات تکمیلی بهعنوان جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی در درمان عفونتهای کاندیدایی استفاده شود.
محمد جواد پیروزبخت؛ سعید خانزادی؛ داور شاهسونی؛ حسن باغیشنی
چکیده
اﻛﺴیداسیون از زﻳﺎنآورﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ میباشد ﻛﻪ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ﻏﺬا و ﺳﻼﻣت مصرفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن را ﺗﺤﺖ تأثیر ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات بیومارکرهای اکسیداسیون گوشت ماهی قزلآلا طی نگهداری در دمای 4درجه سانتیگراد و همچنین مقایسه این تیمارها با نمونههای موجود بازارمیباشد. در ...
بیشتر
اﻛﺴیداسیون از زﻳﺎنآورﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ میباشد ﻛﻪ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ﻏﺬا و ﺳﻼﻣت مصرفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن را ﺗﺤﺖ تأثیر ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات بیومارکرهای اکسیداسیون گوشت ماهی قزلآلا طی نگهداری در دمای 4درجه سانتیگراد و همچنین مقایسه این تیمارها با نمونههای موجود بازارمیباشد. در این مطالعه نمونههای صیدشده قزلآلا (15n=) برای 96 ساعت در 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد و مقدارمالون دی آلدهید (MDA) و گروههای کربونیل پروتئینها در زمانهای بلافاصله پس از صید، 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از صید اندازهگیری گردید. همچنین تعداد 30 ماهی قزل آلا از بازار تهیه و میزان پارامترهای مذکور سنجش گردید. مقدار MDA در ماهی قزلآلا در زمان صید 117/0 میکرومول بر گرم وزن بافت بود که طی نگهداری بهمدت 96 ساعت بهطور معنیداری (05/0>P) افزایش و به 189/0 رسید. گروههای کربونیل نیز از 72/1463 نانومول بر گرم وزن بافت هنگام صید، طی 96 ساعت با افزایش معنیداری به 19/1756 نانومول بر گرم رسید. براساس نتایج مطالعهی حاضر مقادیر MDA و گروههای کربونیل در زمانهای مختلف اندازهگیری، بهطور معنیدار در مقایسه با زمان صفر افزایش داشتند. مقدار MDA در نمونههای اخذ شده از بازار 17/0 میکرومول بر گرم وزن بافت بود که با نمونه تیمار نگهداری شده طی 72 ساعت اختلاف معنیداری نداشت. گروههای کربونیل ماهی قزلآلای بازار 15/1551 نانو مول بر گرم وزن بافت بود که اختلاف معنیداری با نمونههای تیمار طی زمانهای 48 و 72 ساعت نشان نداد. افزایش معنیدار مالوندیآلدهید و گروههای کربونیل پروتئینهای گوشت در این مطالعه نشاندهنده افزایش میزان اکسیداسیون لیپیدها و پروتئینها طی نگهداری در 4 درجه سانتیگراد میباشد.
سینا تقویمی؛ مرضیه اسدی؛ همایون خزعلی
چکیده
مطالعات نشان دادند که گرلین محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- تیروئید را مهار میکند. گرلین موجب افزایش اشتها از طریق مسیر Agouti Related Protein (AgRP) و نوروپپتید Y (NPY) و کاهش هورمونهای تیروئیدی میگردد. مورفین با اثر بر هورمونهای هیپوفیزی نظیر TSH موجب کاهش هورمونهای تیروئیدی میشود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر این برهمکنش بر روی میزان هورمونهای ...
بیشتر
مطالعات نشان دادند که گرلین محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- تیروئید را مهار میکند. گرلین موجب افزایش اشتها از طریق مسیر Agouti Related Protein (AgRP) و نوروپپتید Y (NPY) و کاهش هورمونهای تیروئیدی میگردد. مورفین با اثر بر هورمونهای هیپوفیزی نظیر TSH موجب کاهش هورمونهای تیروئیدی میشود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر این برهمکنش بر روی میزان هورمونهای تیروئیدی میباشد. در این مطالعه 21 عدد موش صحرایی نر Wistar به وزن g 250-200 بهطور تصادفی به 3 گروه تقسیم شد. گروهها اول nmol5 گرلین، گروه دوم µg1 مورفین و گروه سوم nmol5 گرلین به همراه µg1 مورفین دریافت کردند. همه تزریقها در حجم µl3 و از طریق بطن سوم مغز انجام پذیرفت. نمونههای خونی از یک روز قبل از اولین تزریق تا یک روز پس از آخرین تزریق جمعآوری شدند و برشگیری از مغز جهت اطمینان از محل صحیح کانولگذاری صورت گرفت. پلاسمای خونی جهت تعیین میزان هورمونهای 3T و 4T بهروش Radio Immunoassay آنالیز گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تزریق درون بطنی گرلین و مورفین موجب کاهش معنیدار میانگین غلظت پلاسمایی هورمونهای تیروئیدی میگردد (05/0P<) و نتایج برهمکنش این دو ماده نیز باعث تقویت اثر کاهشی بر روی هورمونهای تیروئیدی است (05/0P<). گرلین و مورفین سبب کاهش معنیدار میانگینغلظتهورمونهای3T و 4T شده و تزریق همزمان این دو ماده اثر کاهشی را تقویت میکند.
سید رضا پورربی؛ علیرضا محجل نایبی
چکیده
بیماری آلزایمر فرم مشترکی از دمانس پیشرونده مغزی است و معمولاً بین دهههای ششم تا نهم زندگی رخ میدهد با توجه به اینکه ما بین هورمونهای استروئیدی و بیماریهای نورودژنراتیو ارتباط مستقیمی وجود دارد بنابراین در این مطالعه اثر هورمون تستوسترون بر روی موشهای صحرایی دریافتکننده داروی استرپتوزوتوسین (STZ) که عامل اختلالات حافظه ...
بیشتر
بیماری آلزایمر فرم مشترکی از دمانس پیشرونده مغزی است و معمولاً بین دهههای ششم تا نهم زندگی رخ میدهد با توجه به اینکه ما بین هورمونهای استروئیدی و بیماریهای نورودژنراتیو ارتباط مستقیمی وجود دارد بنابراین در این مطالعه اثر هورمون تستوسترون بر روی موشهای صحرایی دریافتکننده داروی استرپتوزوتوسین (STZ) که عامل اختلالات حافظه و یادگیری است مورد بررسی قرار گرفت.تمام مطالعات بر روی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار صورت گرفت. در این تحقیق موشهای صحرایی نر با تزریق داخل بطنی داروی استرپتوزوتوسین (mg/kg/icv3) در روزهای اول و سوم، و اختلالات حافظه بعد از 2 هفته با استفاده آزمون یادگیری احترازی غیر فعال انجام شد. عمل جراحی گنادکتومی و حذف بیضهها، در دیگر گروهها بهصورت مجزا صورت گرفت. 2 هفته بعد تست الایزا برای اندازهگیری مقدار تستوسترون و اختلالات حافظه بعد از 4 هفته با استفاده از آزمون یادگیری احترازی غیرفعال انجام شد. هورمون تستوسترون (mg/kg/sc 1) بهمدت 6 روز تزریق شد. داروی فلوتامید بهعنوان آنتاگونیست گیرندههای آندروژنی (mg/kg/ip 10) و داروی تاموکسی فن بهعنوان آنتاگونیست گیرندههای استروژنی (mg/kg/ip 1)، داروی لتروزول بهعنوان مهارکننده آنزیم آروماتاز (mg/kg/ip 4) بهمدت 6 روز بعد از اولین تزریق داروی استروپتوزوتوسین مورد استفاده قرار گرفت.استفاده از داروی استرپتوزوسین و عمل جراحی گنادکتومی باعث کاهش مشخص حافظه کوتاهمدت (STL1) و حافظه بلندمدت (STL2) در آزمون یادگیری احترازی غیر فعال گردید. جایگزینی هورمون تستوسترون در موشهای صحرایی گنادکتومی شده، و گروه دریافتکننده داروی استرپتوزوتوسین، بهطور معنیداری STL1 و STL2 را در حد گروه کنترل افزایش داد. استفاده از داروهای فلوتامید، لتروزول و تاموکسی فن حافظه و یادگیری را بهصورت معنیدار نسبت به گروه کنترل از بین برد همچنین جایگزینی تستوسترون در گروههای گنادکتومی و دریافتکننده داروی استروپتوزوتوسین بهطور معنیداری اختلالات حافظه و یادگیری را بهبود بخشید.استفاده از هورمون تستوسترون، اختلالات حافظه و یادگیری را در موشهای صحرایی آلزایمری و گنادکتومی شده را بهبود بخشید.
زهرا عالیوند دارانی؛ عاطفه چمنی
چکیده
جوامع کفزی بهعنوان دومین و سومین سطح غذایی، مورداستفاده آبزیان قرار گرفته و میتوانند بهعنوان نمایهای از میزان کل تولید و شاخصی برای کیفیت آب محسوب گردند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات تنوع و تراکم ماکروبنتوزها در بخشی از رودخانه زایندهرود در چهار فصل سال 1396 و استفاده از آنها برای تعیین شرایط کیفی آب رودخانه میباشد. ...
بیشتر
جوامع کفزی بهعنوان دومین و سومین سطح غذایی، مورداستفاده آبزیان قرار گرفته و میتوانند بهعنوان نمایهای از میزان کل تولید و شاخصی برای کیفیت آب محسوب گردند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات تنوع و تراکم ماکروبنتوزها در بخشی از رودخانه زایندهرود در چهار فصل سال 1396 و استفاده از آنها برای تعیین شرایط کیفی آب رودخانه میباشد. به این منظور شش ایستگاه نمونهبرداری در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی انتخاب و در هر ایستگاه با سه تکرار، نمونهبرداری از رسوب انجام شد. شناسایی نمونهها با استفاده از استریومیکروسکوپ دوچشمی و کلیدهای شناسایی فون بنتیک انجام شد. در نهایت، نه خانواده متعلق به هفت راسته شناسایی گردید که در میان آنها Monhysteridae و Oligochaeta و Hirudinea بیشترین میزان غالبیت را داشتند. همه فصول و ایستگاهها بر اساس شاخص ASPT، در رده آلودگی آلی شدید قرار دارند. بر اساس نتایج شاخص EPT، در فصل بهار، کیفیت آب در رده خوب ارزیابی گردید. تابستان و پاییز در رده فقیر و زمستان در رده ضعیف قرار گرفت. شاخص شانون وینر برای همه فصول در طبقه کیفی آلودگی متوسط و کلیه ایستگاههای مورد مطالعه هم در ردیف آلودگی زیاد قرار گرفتند. همه فصول مورد مطالعه براساس شاخص BMWP در ردیف آلودگی متوسط قرار دارند. در ایستگاههای ۱ و ۳، آب دارای کیفیت پایین ارزیابی گردید و مابقی ایستگاهها در ردیف آلودگی متوسط قرار گرفت.
پیمان کرمی؛ کامران شایسته
چکیده
بهمنظور بررسی مطلوبیت زیستگاه گوسفند وحشی (Ovis orientalis) در استان مرکزی، از مدلهای متکی بر دادههای حضور/عدم حضور شامل جنگل تصادفی و درخت طبقهبندی و رگرسیون استفاده شد. به این منظور، تعداد 215 نقاط حضور از مناطق راسوند، چال خاتون، الوند، پلنگاب، هفتاد قله، جاسب، کلاهه، برازجان و خرقان به همراه 10000 نقطه عدم حضور وارد مدلسازی شدند. ...
بیشتر
بهمنظور بررسی مطلوبیت زیستگاه گوسفند وحشی (Ovis orientalis) در استان مرکزی، از مدلهای متکی بر دادههای حضور/عدم حضور شامل جنگل تصادفی و درخت طبقهبندی و رگرسیون استفاده شد. به این منظور، تعداد 215 نقاط حضور از مناطق راسوند، چال خاتون، الوند، پلنگاب، هفتاد قله، جاسب، کلاهه، برازجان و خرقان به همراه 10000 نقطه عدم حضور وارد مدلسازی شدند. 30 درصد نقاط حضور/عدم حضور بهصورت تصادفی به آزمون اختصاص داده شدند. در اجرای مدل، از 12 متغیر تأثیرگذار در پراکنش قوچ و میش استفاده شد. با استفاده از آزمون یودن حدآستانه مناسب محاسبه شد. اعتبار سنجی برای نقشههای پیوسته و باینری با استفاده آمارههای مربوطه انجام گرفت. بر اساس نتایج مدل جنگل تصادفی نسبت به مدل درخت طبقهبندی و رگرسیون کارایی بیشتری داشت. یافتههای دو مدل نشان داد که فاصله از مراتع باکیفیت با تیپ پوششهای Astragalus-Agropyrum و Artemisia sieberi-Stipa، بیشترین تأثیر را در پراکنش گونه دارند. در روش درخت طبقهبندی، متغیرهای ارتفاع و فاصله از مراتع فقیر و در روش جنگل تصادفی ارتفاع و شیب در ردههای بعدی ازنظر تأثیرگذاری بر مطلوبیت زیستگاه هستند. مناطق الوند، چال خاتون، راسوند، کلاهه، خرقان و جاسب جز مناطق حفاظتشدهای هستند که بیش از نیمی از وسعت آنها برای قوچ و میش بهعنوان زیستگاه بالقوه مطلوب است. این یافته لزوم حفاظت بیش از پیش زیستگاه گونه در مناطق مذکور را آشکار میکند. نتایج این مطالعه کارایی روش جنگل تصادفی در مدلسازی زیستگاه را بهعنوان یک روش غیر پارامتری، منعطف و تفسیرپذیر نشان میدهد.
زینب امانزاده؛ فلور زرگری؛ علیرضا خلیل آریا
چکیده
دیابت یک اختلال متابولیکی است که با افزایش قند خون و سپس نقص در ترشح انسولین، مقاومت به عمل انسولین و یا هر دو ایجاد میگردد. تحقیقات نشان میدهد عصاره آبی چای سفید خواص آنتیاکسیدانی دارد ولی مطالعات اندکی در مورد اثرات هیپرگلیسمیک و هیپرلیپیدمیک آن انجام گرفته است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عصاره آبی چای سفید بر پروفایل ...
بیشتر
دیابت یک اختلال متابولیکی است که با افزایش قند خون و سپس نقص در ترشح انسولین، مقاومت به عمل انسولین و یا هر دو ایجاد میگردد. تحقیقات نشان میدهد عصاره آبی چای سفید خواص آنتیاکسیدانی دارد ولی مطالعات اندکی در مورد اثرات هیپرگلیسمیک و هیپرلیپیدمیک آن انجام گرفته است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عصاره آبی چای سفید بر پروفایل لیپیدی و گلوکز خون در رتهای دیابتیشده با استرپتوزوتوسین میباشد. دریک مطالعه تجربی 32 سرموش صحرایی نر نژاد ویستار به چهار گروه هشتتایی بهطور تصادفی تقسیم شدند؛ گروه اول، گروه کنترل که از رژیم غذایی استاندارد استفاده نموده و روزانه یک سیسی آب مقطر از طریق گاواژ دریافت کردند؛ گروه دوم، رتهای دیابتیشده با استرپتوزوتوسین بود؛ گروه سوم: رتهای سالمی که عصاره آبی چای سفید (5/1 درصد) را مصرف کردند. گروه چهارم، رتهای دیابتیشده که عصاره آبی چای سفید (5/1 درصد) را مصرف کردند. پس از دوره تیمار سی روزه، خونگیری جهت تعیین میزان گلوکز و پروفایل چربی انجام گرفت و اطلاعات بهدستآمده با نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عصاره آبی چای سفید میزان سرمی گلوکز، تریگلیسیرید، کلسترول و LDL را کاهش و سطح سرمی HDL را بهطور معنیداری افزایش میدهد (05/0P<).با درنظرگرفتن یافتهها، مشخص میشود که عصاره آبی چای سفید میتواند بر هیپرگلیسمی و هیپرلیپیدمی ناشی از دیابت مؤثر باشد.
بی بی فاطمه فانی یزدی؛ اسماعیل فتاحی؛ ناصر مهدوی شهری؛ محمد مهدی قهرمانی سنو
چکیده
برهمکنش بین ماتریکس خارج سلولی و سلولها در جهتگیری رفتار سلولها نقش اساسی دارد. تاکنون داربستهای مختلفی جهت بررسی رفتار سلولها در شرایط سه بعدی ساخته شدهاند. هدف از این مطالعه، بررسی برهمکنش بین داربست سلولزداییشده مزانتر گاو با بافت بلاستمای حاصل از لاله گوش خرگوش نر نژاد نیوزلندی میباشد. بافت مزانتر با ...
بیشتر
برهمکنش بین ماتریکس خارج سلولی و سلولها در جهتگیری رفتار سلولها نقش اساسی دارد. تاکنون داربستهای مختلفی جهت بررسی رفتار سلولها در شرایط سه بعدی ساخته شدهاند. هدف از این مطالعه، بررسی برهمکنش بین داربست سلولزداییشده مزانتر گاو با بافت بلاستمای حاصل از لاله گوش خرگوش نر نژاد نیوزلندی میباشد. بافت مزانتر با ابعاد mm5×mm5 تهیه و پس از استفاده از روشهای فیزیکی (انجماد آهسته و ذوب سریع) و روشهای شیمیایی (استفاده از سدیم دو دسیل سولفات SDS و تریتون X-100) سلولزدایی شده و سپس مراحل شستشو و استریل کردن صورت گرفت. این قطعات بهعنوان داربستی در حلقههای بافت بلاستمای حاصل از پانچ لاله گوش خرگوش مونتاژ و کشت داده شد. در روزهای 3، 7، 10، 15 و 21 کشت، نمونهبرداری انجام گردید. برهمکنشهای بین داربست و سلولهای بافت بلاستما بهکمک روشهای بافتشناسی و مطالعات میکروسکوپ نوری، فلورسنت و الکترونی نگاره و گذاره، مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه رفتار سلولهای بلاستمایی در روزهای مختلف کشت علاوه بر مهاجرت و استقرار سلولهای بلاستما روی داربست سلولزداییشده مزانتر نشان داد که این داربست قادر به بازیابی ساختار مویرگهای خونی، سلولهای فیبروبلاستی و چربی نیز میباشند. براساس یافتههای بافتشناسی، نتایج نشان داد که بافت بلاستما دارای سلولهای پویایی است که میتوانند به داخل داربست مهاجرت کنند. از طرف دیگر ویژگیهای ماتریکس سلولزدایی مزانتر گاو، میتواند اتصال، مهاجرت و احتمالاً تمایز سلولهای بلاستمایی را در شرایط In vitro پشتیبانی نماید.