خالیده آذری؛ عبدالغفار اونق؛ کریم مردانی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف شناسایی ژنهای فیمبریایی، ژنهای مقاومت به فلوروکینولونها و بتالاکتامازهای وسیعالطیف انجام شد. از تعداد 384 گاومیش از مناطق مختلف استان آذربایجانغربی و در فصول مختلف بهصورت تصادفی نمونههای مدفوع جمعآوری گردید. شناسایی باکتری اشریشیا کلی در نمونه های مدفوع با استفاده از روشهای کشت و بیوشیمیایی ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف شناسایی ژنهای فیمبریایی، ژنهای مقاومت به فلوروکینولونها و بتالاکتامازهای وسیعالطیف انجام شد. از تعداد 384 گاومیش از مناطق مختلف استان آذربایجانغربی و در فصول مختلف بهصورت تصادفی نمونههای مدفوع جمعآوری گردید. شناسایی باکتری اشریشیا کلی در نمونه های مدفوع با استفاده از روشهای کشت و بیوشیمیایی انجام گرفت. روش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و با استفاده از جفت پرایمرهای اختصاصی، حضور ژنهای فیمبریایی (fimA، crl، csgA)، ژن tsh، ژنهای مقاومت به فلورکینولونها (qnrA، qnrB، qnrS) و ژنهای مقاومت به بتالاکتامازهای وسیعالطیف (blaSHV،blaTEM ، blaCTX-M-9) مشخص گردید. از 384 نمونه مدفوع جمعآوریشده از تعداد 115 (9/29 %) نمونه باکتری اشریشیا کلی شناسایی و جداسازی گردید. آلودگی به اشریشیا کلی در شمال استان بهطور معنیداری کمتر از جنوب و مرکز استان بود و اختلاف معنیداری از نظر الودگی گاومیشها به اشریشیا کلی در فصول مختلف وجود نداشت (05/0P<). فراوانی ژنهای فیمبریایی fimA، crl و csgA بهترتیب 1/79%، 1/72%، 7/74% بود و ژن tsh دارای کمترین فراوانی (2/18%) در جدایههای اشریشیا کلی بودند. در بین ژنهای مقاومت به فلورکینولونها و بتالاکتامازهای وسیع الطیف ژن qnrS دارای کمترین فراوانی (0/6%) و ژن blaTEM دارای بیشترین فراوانی (9/13%) بود. نتایج بهدستآمده در این مطالعه حضور باکتری اشریشیا کلی را در نمونههای مدفوع کمتر از یک سوم گاومیشهای نمونهبرداری شده نشان داد. ژنهای فیمبریایی تقریباً دارای فراوانی مشابهی بودند و ژنهای مقامت آنتیبیوتیکی در کمتر از 14% جدایههای اشریشیا کلی در گاومیش حضور داشتند. ارزیابی حضور ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی در جدایههای باکتریایی با منشأ حیوانی میتواند از نظر اپیدمیولوژیک و بهداشت عمومی اهمیت زیادی داشته باشد.
سمیه بهرام؛ محمد خضری؛ سید روح الله جوادیان
چکیده
امروزه با آشکار شدن سمیت و عوارض جانبی نگهدارندههای سنتزی مصرفکنندگان بهدنبال ترکیبات طبیعی با اثرات آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی هستند. در پژوهش حاضر عضله ماهی حسون بهکمک آنزیم آلکالاز در دو غلظت 2 و 4 درصد و در زمانهای 90 و 180 دقیقه هیدرولیز شد. فعالیت آنتیاکسیدانی پروتئینهای هیدرولیزه توسط فعالیت حذفکنندگی رادیکالهای ...
بیشتر
امروزه با آشکار شدن سمیت و عوارض جانبی نگهدارندههای سنتزی مصرفکنندگان بهدنبال ترکیبات طبیعی با اثرات آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی هستند. در پژوهش حاضر عضله ماهی حسون بهکمک آنزیم آلکالاز در دو غلظت 2 و 4 درصد و در زمانهای 90 و 180 دقیقه هیدرولیز شد. فعالیت آنتیاکسیدانی پروتئینهای هیدرولیزه توسط فعالیت حذفکنندگی رادیکالهای آزاد DPPH، ABTS و هیدروکسیل، فعالیت شلاتهکنندگی فروس و کاهندگی فریک بررسی شد. فعالیت ضدمکیروبی با روش انتشار دیسک و MIC تعیین شد. پروتئینهای هیدرولیز شده توسط آنزیم آلکالاز فعالیت قابلملاحظهای در حذف رادیکالهای DPPH (92/37درصد)، ABTS (34/77 درصد)، و هیدروکسیل (79/21درصد) و شلاته کنندگی یون فروس (95/26 درصد) و فعالیت ضعیفی در کاهندگی یون فریک (جذب نوری 00/0±/13/0 در طول موج 700) نشان دادند. در مطالعه حاضر بیشترین فعالیت مهار رادیکالهای DPPH (8/2ic50=) و هیدروکسیل (59/8IC50=) توسط نمونه هیدرولیزشده با 4 درصد آنزیم بهمدت 180 دقیقه مشاهده شد. بیشترین بازیافت پروتیئنی نیز توسط نمونه فوق مشاهده شد. نمونههای پروتیئن هیدرولیز ماهی حسون فاقد فعالیت ضدباکتریایی بر علیه 5 سویه باکتری بودند. پروتیئن هیدرولیزشده ماهی حسون دارای فعالیت آنتیاکسیدانی بالقوه بوده و میتواند به عنوان آنتیاکسیدان ارزان قیمت جهت استفاده در صنایع غذایی، غذاهای فراسودمند و خوراک دام توصیه شود.
سمیه فرهمند؛ فائزه فاطمی؛ مرضیه دهقان شاسلطنه؛ رضا حاجی حسینی بغدادی؛ شهریار سعیدیان
چکیده
در باکتری اسیدیتیوباسیلوسفرواکسیدانس، پروتئینهای موجود در مسیر زنجیره انتقالالکترون از جمله پروتئین سیتوکروم C اکسیداز (CoxB)، پروتئین CoxB حاوی دو اتم مس (CuA, CuB) در ساختار خود میباشد. CuAنقش مهمی در انتقال الکترون دارد. طبق مطالعات قبلی، تبدیل هیستیدین به متیونین در پروتئین مشابه، منجر به افزایش پایداری پروتئین و بهبود عملکرد ...
بیشتر
در باکتری اسیدیتیوباسیلوسفرواکسیدانس، پروتئینهای موجود در مسیر زنجیره انتقالالکترون از جمله پروتئین سیتوکروم C اکسیداز (CoxB)، پروتئین CoxB حاوی دو اتم مس (CuA, CuB) در ساختار خود میباشد. CuAنقش مهمی در انتقال الکترون دارد. طبق مطالعات قبلی، تبدیل هیستیدین به متیونین در پروتئین مشابه، منجر به افزایش پایداری پروتئین و بهبود عملکرد آن میشود. همچنین، اتصال متیونین به CuB در ساختار پروتئین وحشی یکی دیگر از دلایل انتخاب جهش H230M در جایگاه CuA است. پروتئین وحشی و جهشیافته در حضور غشاء دولایه POPC با استفاده از gromacs نسخه 5.1.4 شبیهسازی میشود. تغییرات ساختاری پروتئین جهشیافته توسط RMSD، RMSF، SASA،Rg ، DSSP،density ،thickness ، PCA، ED، DCCM وFEL بررسی شد. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل پروتئینهای وحشی و جهشیافته نشان میدهد که باکتری پایداری خود را بعد از جهش حفظ میکند. به نظر میرسد جهش منجر به افزایش میزان دریافت الکترون میشود که نیاز به مطالعات بیشتر در این زمینه دارد. شبیهسازی دینامیکی مولکولی و نتایج آنالیزها نشان میدهد که جهش به افزایش پایداری پروتئین کمک میکند. بنابراین، این یافته رویکردهای جدیدی را از نظر خصوصیات ساختاری و احتمال انتقالالکترون ارائه میدهد.
جلیل سرهنگ زاده؛ محمد حسین مختاری
چکیده
کل و بز (Capra aegagrus) یکی از پستانداران شاخص مناطق کوهستانی و صخرهای است که جمعیت آن به دلیل تخریب زیستگاه در سطح ملی و بینالمللی کاهش یافته، به نحوی که از سوی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در فهرست حیوانات آسیبپذیر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تعیین زیستگاههای بالقوه کل و بز با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون ...
بیشتر
کل و بز (Capra aegagrus) یکی از پستانداران شاخص مناطق کوهستانی و صخرهای است که جمعیت آن به دلیل تخریب زیستگاه در سطح ملی و بینالمللی کاهش یافته، به نحوی که از سوی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در فهرست حیوانات آسیبپذیر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تعیین زیستگاههای بالقوه کل و بز با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) در منطقه حفاظت شده کوه بافق انجام شد. 196 نقطه (111 نقطه حضور و 85 نقطه عدمحضور گونه)، با بازدیدهای میدانی در طول پژوهش ثبت شد. لایههای اطلاعاتی انتخاب شده بهعنوان متغیرهای مؤثر بر حضور و عدمحضور گونه شامل 18 متغیر از جمله درصد شیب، طبقات جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، تیپهای پوششگیاهی، منابع آبی و متغیرهای توسعه انسانی (روستاها و جادهها) هستند. نتایج نشان داد که متغیرهای محیطی تیپ گیاهی ارس- بادامکوهی (Juniperus excelsa - Amygdalus scoparia) (23/11 درصد)، درصد شیب (42/10 درصد)، فاصله از جهت جنوبی (15/10 درصد)، فاصله از تیپ گیاهیهزارخار- درمنه- قیچ (Cousinia desertii- Artemisia sieberi -Zygophyllum eurypterum) (9/9 درصد)، ارتفاع از سطح دریا (63/9 درصد) و منابع آب (09/9 درصد) بهعنوان مهمترین متغیرهای موثر بر مطلوبیت زیستگاه کل و بز در کوه بافق تعیین شدند. میزان موفقیت کلی مدل در حدود 97/0 محاسبه شد. براساس یافتهها، 36 درصد وسعت منطقه حفاظت شده بهعنوان زیستگاه مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داد که با کاهش فاصله از جاده مطلوبیت زیستگاه کاهش مییابد. لذا پیشنهاد میشود از توسعه فعالیتهای انسانی در محدوده زیستگاههای مطلوب پرهیز شود.
بهمن چپرلی؛ رحمان پاتیمار؛ رسول قربانی؛ کیاوش گلزاریان پور
چکیده
جهت مطالعه ویژگیهای تولیدمثلی گونه گاوماهی قفقازی (K. caucasica) تعداد 149 نمونه از خلیج گرگان و تعداد 192 نمونه از تالاب گمیشان بهصورت ماهانه از بهمنماه 92 تا اردیبهشتماه 93 با استفاده از تور پره صید شد. در این تحقیق فاکتورهای مرتبط با تولید مثل از قبیل نسبت جنسی، شاخص نمو گنادی، هم آوری مطلق، هم آوری نسبی محاسبه شد. نسبت جنسی ماهیان مورد ...
بیشتر
جهت مطالعه ویژگیهای تولیدمثلی گونه گاوماهی قفقازی (K. caucasica) تعداد 149 نمونه از خلیج گرگان و تعداد 192 نمونه از تالاب گمیشان بهصورت ماهانه از بهمنماه 92 تا اردیبهشتماه 93 با استفاده از تور پره صید شد. در این تحقیق فاکتورهای مرتبط با تولید مثل از قبیل نسبت جنسی، شاخص نمو گنادی، هم آوری مطلق، هم آوری نسبی محاسبه شد. نسبت جنسی ماهیان مورد مطالعه در خلیج گرگان 01:1/1 و در تالاب گمیشان 26:1 /1 بود. بالاترین میانگین شاخص گنادوسوماتیک در خلیج گرگان و تالاب گمیشان برای جنس نر در فروردین و برای جنس ماده در اسفند مشاهده گردید. کمینه، بیشینه و میانگین همآوری مطلق در منطقه خلیج گرگان به ترتیب برابر با 80/79، 888 و 37/387 و برای همآوری نسبی (تخم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به ترتیب برابر با 58/152، 54/2733 و 11/797 و در منطقه تالاب گمیشان به ترتیب برابر با 96/136، 22/1002 و 94/482 و برای همآوری نسبی (تخم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به ترتیب برابر با 70/243، 53/2326 و 32/870 محاسبه شد. در منطقه خلیج گرگان میانگین قطر تخمک 52/0 میلیمتر و از 24/0 تا 84/0 میلیمتر و در منطقه تالاب گمیشان میانگین قطر تخمک 50/0 میلیمتر و از 26/0 تا 85/0 میلیمتر متغییر بود. آنالیز شاخص نمو گنادی نشان داد که دوره تولیدمثلی این گونه یک دوره کوتاه در سال است که در همین دوره کوتاه تولیدمثلی تخمکهای متنوعی در مولدین ماده دیده میشود.
نعیمه دهقانی؛ مهدی دیانت پور؛ سیدابراهیم حسینی؛ زهرا خدابنده؛ حامد دانش پژوه
چکیده
دوستاکسل بهعنوان یک عامل پایدارکننده میتواند بهطور بالقوه آسیب وارد شده به اسکلت سلولی تخمک را در طول انجماد شیشهای کاهش دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر داروی دوستاکسل بر روی درصد بقا و لقاح آزمایشگاهی تخمکها پس از انجماد شیشهای میباشد. موشهای ماده نژاد NMRI با سن 8 تا 10 هفته با تزریق هورمونهای PMSG و HCGتحریک تخمکگذاری ...
بیشتر
دوستاکسل بهعنوان یک عامل پایدارکننده میتواند بهطور بالقوه آسیب وارد شده به اسکلت سلولی تخمک را در طول انجماد شیشهای کاهش دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر داروی دوستاکسل بر روی درصد بقا و لقاح آزمایشگاهی تخمکها پس از انجماد شیشهای میباشد. موشهای ماده نژاد NMRI با سن 8 تا 10 هفته با تزریق هورمونهای PMSG و HCGتحریک تخمکگذاری شدند. با استفاده از آنزیم هیالورونیداز 1/0% توده سلولی کومولوس اطراف تخمک برداشته شد. سپس تخمکها به 5 گروه آزمایشی شامل گروههای کنترل، دوستاکسل، دوستاکسل+ محلول انجمادی، دوستاکسل+ انجماد شیشهای و انجماد شیشهای تقسیم شدند. تخمکهای بالغ در محلولهای انجمادی اتیلن گلیکول و دی متیل سولفوکساید با غلظت 15 درصد و ساکارز 5/0 مولار منجمد شدند. پس از ذوب، درصد بقا و لقاح آنها تا مرحله دو سلولی بررسی گردید. رنگآمیزی میکروتوبولها در تخمکها با آنتیبادی آلفاتوبولین انجام شد. میزان لقاح هر گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش قابلتوجهی نشان داد (001/0P =). میزان تشکیل جنینهای دو سلولی در هر دو گروه انجمادی (دوستاکسل+ انجماد شیشهای و انجماد شیشهای) بهطور قابلتوجهی نسبت به غیرانجمادی کنترل (001/0P=) و دوستاکسل (004/0P =) پایین تر بود. نتایج نشان داد درصد بقا و لقاح در گروههای پیش انکوبه شده با دوستاکسل بیشتر از گروههای انکوبه نشده بود، بنابراین دوستاکسل با کاهش آسیبهای وارده به اسکلت سلولی تخمک میتواند در بهبود تکنیکهای تولید مثلی مؤثر باشد.
ماریا مددی؛ باقر نظامی؛ محمد کابلی؛ حمید ضا رضایی
چکیده
امروزه تقابل انسان و حیات وحش از چالشهای مهم در حفاظت از تنوع زیستی قلمداد میشود. افزایش این تعارضها موجب افزایش نگرش منفی توسط مردم محلی نسبت به حیات وحش شده که پیآمد آن افزایش قابل توجه شکار غیرقانونی این دسته از گونهها بهویژه در مناطقی که تراکم بالای جمعیت انسانی و حیات وحش دارد، شده است. این مطالعه با هدف تعیین مهمترین ...
بیشتر
امروزه تقابل انسان و حیات وحش از چالشهای مهم در حفاظت از تنوع زیستی قلمداد میشود. افزایش این تعارضها موجب افزایش نگرش منفی توسط مردم محلی نسبت به حیات وحش شده که پیآمد آن افزایش قابل توجه شکار غیرقانونی این دسته از گونهها بهویژه در مناطقی که تراکم بالای جمعیت انسانی و حیات وحش دارد، شده است. این مطالعه با هدف تعیین مهمترین محدودههای تعارضهای خرس قهوهای با انسان و داراییهای انسان در استان مازندران و همچنین شناسایی توزیع مناطق با خطر بالقوه بالای حملات این گونه جهت مدیریت تعارضها و تقابل این گونه و مردم محلی مناطق کوهستانی در این استان به انجام رسید. دادههای تعارض از طریق پرسشنامه و بررسیهای میدانی جمعآوری شد. متغیرهای مورد استفاده در مدلسازی شامل ترکیبی از متغیرهای زیستگاهی و انسانی بوده است. در این مطالعه 150حمله از خرسهای قهوهای به انسان و داراییهای انسان ثبت شد که شامل 16 حمله به انسان، 67 حمله به باغهای میوه، 19 حمله به دامهای اهلی و 48 مورد تخریب کندوهای زنبور عسل بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین تعارضها در فصل بهار و پاییز صورت گرفته است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل در بروز تعارضها متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، فاصله تا روستا و وجود باغهای میوه بوده است. بیشترین تعارضها با انسان و سرمایههای انسانی در گستره 150 تا 3000 متر بروز میکند. از سوی دیگر وجود باغات میوه در اطراف روستاها عامل معناداری در جذب خرسها شناسائی شد.
سمرقند جعفری؛ سید محمد باقر نبوی؛ بابک دوست شناس؛ نسرین سخایی؛ شریف رنجبر
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی تنوع و پراکنش گونهای پرتاران در جزیره قشم و تأثیر آبشیرینکنها برآنها صورت پذیرفت. نمونهبرداری از بستر 9 ایستگاه در فصول تابستان و زمستان 1393 انجام گردید. تأسیسات آب شیرینکن قسمت عمدهای از آب شرب جزیره قشم را تأمین می کند. ایستگاه 1 (محل تخلیه پساب کارخانه آبشیرینکن) دارای بیشترین دما و شوری ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور بررسی تنوع و پراکنش گونهای پرتاران در جزیره قشم و تأثیر آبشیرینکنها برآنها صورت پذیرفت. نمونهبرداری از بستر 9 ایستگاه در فصول تابستان و زمستان 1393 انجام گردید. تأسیسات آب شیرینکن قسمت عمدهای از آب شرب جزیره قشم را تأمین می کند. ایستگاه 1 (محل تخلیه پساب کارخانه آبشیرینکن) دارای بیشترین دما و شوری در هر دو فصل تابستان و زمستان بود که نشاندهنده اثرات تخلیه پساب آبشیرینکن در ایجاد آلودگی حرارتی در ایستگاه 1 بود. جنس بستر ایستگاههای مورد مطالعه سیلت- رسی بوده، همبستگی مثبت بین مواد آلی و دانهبندی رسوبات نشان داده شد. در ایستگاههای 4 و 5 که رسوبات بیشتر از نوع سیلت و رس بود، درصد مواد آلی و کل کربن آلی نیز بیشتر بود. در این مطالعه 49 جنس و گونه پرتار که متعلق به 26 خانواده، 7 راسته و 3 زیر رده بودند، شناسایی شد. بین فراوانی پرتاران و درصد رسوبات سیلت و رس ارتباط معکوس معنیداری مشاهده شد. از خانواده Cossuridae گونه Cossura sp. بهعنوان گونه غالب و از خانواده Orbiniidae گونه Scoloplos simplex بیشترین میزان فراوانی را در میان افراد این خانواده بهخود اختصاص داد. نتایج نشان داد که کمترین میزان تنوع در ایستگاه 1 (محل خروج پساب آبشیرینکن) بودکه بین ایستگاه 1 و سایر ایستگاهها در هر دو فصل، اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0˂P). بهنظر میرسد آبشیرینکنها با افزایش دما و شوری تأثیرات نامطلوبی روی تنوع گونهای پرتاران گذاشتهاست.
پریسا علی دوست سلیمی؛ پرگل قوام مصطفوی؛ الن چن؛ سیدمحمد رضا فاطمی
چکیده
خزهشکلان از انواع فونهای مخفیزی شناختهشده در اجتماعات مرجانی هستند که در تثبیت اولیه رسوبات و همچنین استحکام اسکلت کربنات کلسیمی مرجانها نقش دارند. اگرچه آنها پراکنش وسیعی در محیط های آبی دارند، اما در ارتباط با گونههای حاضر در اجتماعات مرجانی خلیج فارس (بهویژه آبهای ایران) اطلاعات محدودی موجود است. طی بررسی و شناسایی ...
بیشتر
خزهشکلان از انواع فونهای مخفیزی شناختهشده در اجتماعات مرجانی هستند که در تثبیت اولیه رسوبات و همچنین استحکام اسکلت کربنات کلسیمی مرجانها نقش دارند. اگرچه آنها پراکنش وسیعی در محیط های آبی دارند، اما در ارتباط با گونههای حاضر در اجتماعات مرجانی خلیج فارس (بهویژه آبهای ایران) اطلاعات محدودی موجود است. طی بررسی و شناسایی گونههای مرجان در دو جزیره ابوموسی و سیری، خزهشکلCelleporaria pigmentaria در بخشهای مرده گونه Porites harrisoniو جلبک قرمز کورالین در عمق 3 تا 8 متری مشاهده شد. این گونه متعلق به راسته Cheilostomatida بوده و از متداولترین گونههای شناخته شده در اجتماعات مرجانی میباشد. از ویژگیهای بارز این گونه میتوان حضور لکه های سفید- سیاه در سطح کلنی و همچنین وجود زوئیشیا نامنظم را نام برد، که در شناسایی میدانی قابل استفاده است. مقاله حاضر اولین گزارش حضور این گونه در اجتماعات مرجانی ایران میباشد.
اشرف السادات قاسمی؛ زهرا بابایی افراپلی
چکیده
آبیراترون (Abiraterone) بهعنوان یک داروی مهم در کاهش اثرات سرطان پروستات پیشرفته در دنیا شناخته میشود.یافتن روشی برای انتقال هدفمند آبیراترون به بافت هدف آن یعنی پروستات توسط نانوذرهها میتواند یک موضوع مهم در بحث درمان هدفمند بهوسیله آبیراترون باشد. در این تحقیق، اثرات جذب آبیراترون بر خواص ساختاری و الکترونی نانوقفس بورن ...
بیشتر
آبیراترون (Abiraterone) بهعنوان یک داروی مهم در کاهش اثرات سرطان پروستات پیشرفته در دنیا شناخته میشود.یافتن روشی برای انتقال هدفمند آبیراترون به بافت هدف آن یعنی پروستات توسط نانوذرهها میتواند یک موضوع مهم در بحث درمان هدفمند بهوسیله آبیراترون باشد. در این تحقیق، اثرات جذب آبیراترون بر خواص ساختاری و الکترونی نانوقفس بورن نیترید (BNNT) خالص در محیطهای گازی و حلال (آب) با استفاده از محاسبات نظریه تابعی چگالی (DFT) بهمنظور یافتن سنجش کارایی BNNT بهعنوان حملکننده آبیراترون استفاده شده است. برای تحقق این هدف، پارامترهای ساختاری، انرژی جذب، ممان دوقطبی، نمودار چگالی حالت، انرژی اوربیتالهای مولکولی، ویژگیهای ترمودینامیکی و اسپکتروسکوپی آن مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که انرژی جذب داروی آبیراترون بر روی نانو قفسه بور-نیترید (Abiraterone-BNNT) در فاز گازی با مقدار قابل توجه 7/25- الکترون ولت بوده است ولی در حلال آب 3/2+ الکترون ولت بوده است. همچنین دادههای ممان دوقطبی نشان میدهند که برای کمپلکس در فاز گازی و برابر با 3428/8 دبای است و بیشترین مقدار است. همچنین شاخص سختی و پتانسیل شیمیایی برای نانوقفسه حداکثر و شاخص الکتروفیلیسیتی برای دارو حداکثر بوده است. دادههای اسپکتورسکوپی IR نیز اتصال دارو به نانوقفس را در فاز گازی تأیید میکند.