تکوین
مرجان نوری؛ فاطمه رازقی؛ فتاح ستوده نژادنعمت الهی؛ احسان احسانی
چکیده
بیماریهای کلیه به عنوان یک مشکل مهم پزشکی، دارای گزینههای محدود برای درمان است، بکارگیری سلول های بنیادی به عنوان یک روش درمانی جایگزین روشهای قدیمی مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs-CM) کلیه موش نوزاد در درصدهای 10، 30 و 50 بر تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سمت سلولهای اپیتلیال ...
بیشتر
بیماریهای کلیه به عنوان یک مشکل مهم پزشکی، دارای گزینههای محدود برای درمان است، بکارگیری سلول های بنیادی به عنوان یک روش درمانی جایگزین روشهای قدیمی مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs-CM) کلیه موش نوزاد در درصدهای 10، 30 و 50 بر تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سمت سلولهای اپیتلیال کلیه است. سلولهای بنیادی مزانشیمی، از کلیه موش نوزاد جداسازی، پاساژ و تکثیر شد. تعیین هویت سلولها با استفاده از فلوسایتومتری و بررسی بیان مارکرهای سطحی CD105، CD29، CD90، انجام شد. در پاساژ سوم سلولهای استخراج شده، محیط کشت رویی آن جمعآوری و hESC در محیط کشت کامل این سلولها کشت و تکثیر شدند و تمایز سلولهای hES به سلولهای پیش ساز مورد بررسی قرار گرفت. بررسی بیان ژنهای PAX2، ZO1 وCK18 با استفاده از RT-PCR و بیان مارکرهای سطحی CD133، CD24 و CD44 با استفاده از فلوسایتومتری بررسی شد. نتایج فلوسایتومتری ماهیت مزانشیمی بودن سلولها را تایید کرد. نتایج تمایز hESCs نشان داد که بیان ژنهای PAX2، ZO1 و CK18 در گروههای حاوی محیط کشت رویی به صورت معنیدار (p<0.05) افزایش یافتهاست. نتایج فلوسایتومتری بیانگر افزایش بیان مارکرهای CD133 و CD24 در گروههای حاوی CM و بیان مارکر CD44 در گروه حاوی 50 درصد CM، نسبت به گروه کنترل است. به طور کلی نتایج نشان داد که فرآیند محیط کشت رویی این سلولها تاثیر مثبتی در القاء تمایز سلولهای بنیادی جنینی انسانی به سلولهای پیش ساز کلیه دارد.
محمود تلخابی؛ هدیه خانبان
چکیده
سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs)، سلولهای بنیادی چندتوانی هستند که پتانسیل تمایز به دودمانهای بافت همبند را داشته و ویژگیهای منحصربهفردی از قبیل تعدیل سیستم ایمنی و ترشح فاکتورهای رشد را دارند. آنزیم هیستون متیل ترانسفراز G9a یکی از فاکتورهای دخیل در کنترل رفتار و ویژگی بسیاری از سلولهای بنیادی میباشد. از اینرو، بررسی نقش ...
بیشتر
سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs)، سلولهای بنیادی چندتوانی هستند که پتانسیل تمایز به دودمانهای بافت همبند را داشته و ویژگیهای منحصربهفردی از قبیل تعدیل سیستم ایمنی و ترشح فاکتورهای رشد را دارند. آنزیم هیستون متیل ترانسفراز G9a یکی از فاکتورهای دخیل در کنترل رفتار و ویژگی بسیاری از سلولهای بنیادی میباشد. از اینرو، بررسی نقش G9a در کنترل رفتار و پتانسیل MSCs دارای اهمیت میباشد. MSCs از مغز استخوان رت استخراج شده و در محیط آزمایشگاهی کشت شدند. سپس با استفاده از فلوسایتومتری بیان مارکرهای CD73 و CD90 و عدم بیان مارکر CD45 در سلولهای استخراجشده بررسی شد. سپس MSCs مشتق از مغز استخوان (BM-MSCs) در پاساژ سوم با استفاده از غلظتهای مختلف A366 (یک مهارکننده اختصاصی آنزیم G9a) تیمار شدند. میزان تمایز به استخوانِ BM-MSCs تیمارشده با A366، با استفاده از بررسی فعالیت آلکالین فسفاتاز و رنگآمیزی الیزارین رد و نیز بیان ژنهای استخوانی تعیین شد. BM-MSCs بهصورت چسبنده رشد کرده و مورفولوژی فیبروبلاستی/ستارهای داشتند. همچنین بیش از 85 درصد سلولها برای دو مارکر CD73 و CD90 مثبت بوده و مارکر CD45 را بیان نمیکردند. همچنین تیمار BM-MSCs با غلظت 1، 3 و 5 میکرومولار از A366 موجب کاهش پتانسیل تمایز سلولها به سمت سلولهای استخوانی شد. A366 بهعنوان یکی از تنظیمکنندگان اپیژنتیکی، پتانسیل تمایز به استخوان را کاهش میدهد. استفاده از این تنظیمکنندهها برای درمان سرطان، ممکن است ترمیم و هومئوستازی بافتی را تحت تأثیر قرار دهد.