تکوین
نسیم حیاتی؛ امیرحسین فضلعلی؛ غلامرضا کاکا؛ کاظم پریور
چکیده
سابقه هدف: این مطالعه اثر درمانی سلولهای خون بند ناف بر داربست غشا PLGA بر ترمیم عصب سیاتیک قطعشده موش صحرایی نر نژاد ویستار توسط بررسی رفتاری، الکتروفیزیولوژی ارزیابی شد.
مواد و روشها: موشهای صحرایی نر در پنج گروه هفتتایی تقسیم شدند.که شامل گروه سالم؛ گروه دوم گروهی که عصب سیاتیک قطعشده و غشا PLGA در محل ضایعه بسته شد؛ گروه سوم ...
بیشتر
سابقه هدف: این مطالعه اثر درمانی سلولهای خون بند ناف بر داربست غشا PLGA بر ترمیم عصب سیاتیک قطعشده موش صحرایی نر نژاد ویستار توسط بررسی رفتاری، الکتروفیزیولوژی ارزیابی شد.
مواد و روشها: موشهای صحرایی نر در پنج گروه هفتتایی تقسیم شدند.که شامل گروه سالم؛ گروه دوم گروهی که عصب سیاتیک قطعشده و غشا PLGA در محل ضایعه بسته شد؛ گروه سوم فقط تزریق سلولهای خون بند ناف در محل آسیب انجام شد گروه چهارم سلولهای خون بند ناف بر داربست غشا PLGA در محل قطع عصب تزریق شد و گروه کنترل که عصب سیاتیک بدون مداخله درمانی قطع شد.
میزان بهبودی بهوسیله فعالیت حسی حرکتی عصب سیاتیک، مطالعات الکتروفیزیولوژی ارزیابی گردید.
یافتهها: ارزیابی حرکتی عصب سیاتیک، گروه کنترل بازگشتِ حالت طبیعی در هفته هشتم مشاهده نشد، گروه سلول درمانی بر داربست غشا PLGA هفته هشتم ترمیم شد. میزان AMP هفته هشتم بعد از ترمیمِ گروه سلول درمانی با شیب ملایم نشانه روند بهبودی گروه سلول درمانی است.
شمارش تعداد رشتههای عصبی در سطحی برابر 1000 میکرومتر مربع، تعداد رشتههای عصبی گروههای سلول درمانی هفته هشتم بعد از ترمیم، مقایسه با گروه کنترل و گروه غشا PLGA افزایش داشت. پایان هفته هشتم شاخص فعالیت حسی عصب سیاتیک (تست Hot Plate)، روند ترمیم گروه سلول درمانی بر داربست غشا PLGA به سایر گروهها مشهودتر بود.
نتیجهگیری: پیوند سلول خون بند ناف سبب ترمیم عصب سیاتیک شده و داربست غشا PLGA همراه سلولهای خون بند ناف موجب تسریع ترمیم عصب سیاتیک میشود.
تکوین
فاطمه رازقی؛ مرجان نوری؛ فتاح ستوده نژادنعمت الهی؛ احسان احسانی؛ کاظم پریور
چکیده
بیماریهای کلیه به عنوان یک مشکل مهم پزشکی، دارای گزینههای محدود برای درمان است، بکارگیری سلول های بنیادی به عنوان یک روش درمانی جایگزین روشهای قدیمی مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs-CM) کلیه موش نوزاد در درصدهای 10، 30 و 50 بر تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سمت سلولهای اپیتلیال ...
بیشتر
بیماریهای کلیه به عنوان یک مشکل مهم پزشکی، دارای گزینههای محدود برای درمان است، بکارگیری سلول های بنیادی به عنوان یک روش درمانی جایگزین روشهای قدیمی مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs-CM) کلیه موش نوزاد در درصدهای 10، 30 و 50 بر تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سمت سلولهای اپیتلیال کلیه است. سلولهای بنیادی مزانشیمی، از کلیه موش نوزاد جداسازی، پاساژ و تکثیر شد. تعیین هویت سلولها با استفاده از فلوسایتومتری و بررسی بیان مارکرهای سطحی CD105، CD29، CD90، انجام شد. در پاساژ سوم سلولهای استخراج شده، محیط کشت رویی آن جمعآوری و hESC در محیط کشت کامل این سلولها کشت و تکثیر شدند و تمایز سلولهای hES به سلولهای پیش ساز مورد بررسی قرار گرفت. بررسی بیان ژنهای PAX2، ZO1 وCK18 با استفاده از RT-PCR و بیان مارکرهای سطحی CD133، CD24 و CD44 با استفاده از فلوسایتومتری بررسی شد. نتایج فلوسایتومتری ماهیت مزانشیمی بودن سلولها را تایید کرد. نتایج تمایز hESCs نشان داد که بیان ژنهای PAX2، ZO1 و CK18 در گروههای حاوی محیط کشت رویی به صورت معنیدار (p<0.05) افزایش یافتهاست. نتایج فلوسایتومتری بیانگر افزایش بیان مارکرهای CD133 و CD24 در گروههای حاوی CM و بیان مارکر CD44 در گروه حاوی 50 درصد CM، نسبت به گروه کنترل است. به طور کلی نتایج نشان داد که فرآیند محیط کشت رویی این سلولها تاثیر مثبتی در القاء تمایز سلولهای بنیادی جنینی انسانی به سلولهای پیش ساز کلیه دارد.
کاظم پریور؛ نسیم حیاتی رودباری؛ علیرضا بدیعی؛ رقیه تقیزاده حاجی آقا
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 1-10
چکیده
چکیده افزایش مصرف نانو اکسیدروی در پزشکی و تولید محصولات آرایشی و تحقیقاتی، سوالات متعددی را در مورد سمیت آنها افزایش داده است. روی به طور مستقیم در رشد، بلوغ و آزادسازی تخمک با اثر بر تولید استروژن و پروژسترون نقش دارد. در این کار تحقیقاتی اثر نانواکسیدروی بر اووژنز موش بالغ نژاد NMRI مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا موشهای ماده ...
بیشتر
چکیده افزایش مصرف نانو اکسیدروی در پزشکی و تولید محصولات آرایشی و تحقیقاتی، سوالات متعددی را در مورد سمیت آنها افزایش داده است. روی به طور مستقیم در رشد، بلوغ و آزادسازی تخمک با اثر بر تولید استروژن و پروژسترون نقش دارد. در این کار تحقیقاتی اثر نانواکسیدروی بر اووژنز موش بالغ نژاد NMRI مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا موشهای ماده به طور تصادفی در 6 گروه شامل کنترل، شم و 4 گروه تیمار قرار داده شدند. به گروههای تجربی نانواکسیدروی در چهار غلظت50-100-150-300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، به مدت 3 روز به صورت درون صفاقی تزریق شد. پس از 7 روز، موشها تشریح و تغییرات بافتشناسی تخمدانها بررسی شد. نتایج، افزایش تعداد فولیکولهای گراآف و جسم زرد را در دزهای 100 و150 نشان داد. میزان استروژن و پروژسترون نیز با افزایش دز مشاهده شد. داده ها افزایش تعداد فولیکولهای آترتیک را همراه با کاهش وزن بدن در دزهای بالاتر نشان داد. نتایج نشان داد اووژنز در دزهای 100 و 150 نانواکسیدروی با افزایش تعداد فولیکولهای گراآف و جسم زرد پیشرفت می کند و کاهش وزن بدن و افزایش تعداد فولیکولهای آترتیک در دزهای بالاتر احتمالاً به اثرات سمی نانواکسید بر اندام های تولیدمثلی جانور ماده اشاره دارد.
نسیم حیاتی رودباری؛ کاظم پریور؛ ساغر رضایی؛ علیرضا بدیعی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 27-38
چکیده
با توجه به استفاده روزافزون و رویارویی هر روزه ما با نانو مواد و اهمیت بررسی اثرات نانو مواد بر دستگاه تناسلی، این کار تحقیقاتی روی اثرات نانو دی اکسید تیتانیوم بر اسپرماتوژنز انجام شد. اثر نانو دی اکسید تیتانیوم با قطر nm 10 بر اسپرماتوژنز موش نر بالغ نژاد NMRI در شرایط in vivo مورد بررسی قرار گرفت. سه گروه کنترل (بدون تیمار)، شم (تیمار با آب ...
بیشتر
با توجه به استفاده روزافزون و رویارویی هر روزه ما با نانو مواد و اهمیت بررسی اثرات نانو مواد بر دستگاه تناسلی، این کار تحقیقاتی روی اثرات نانو دی اکسید تیتانیوم بر اسپرماتوژنز انجام شد. اثر نانو دی اکسید تیتانیوم با قطر nm 10 بر اسپرماتوژنز موش نر بالغ نژاد NMRI در شرایط in vivo مورد بررسی قرار گرفت. سه گروه کنترل (بدون تیمار)، شم (تیمار با آب مقطر)، تجربی (تیمار با دوزهای 6، 30، 150، 300 میلیگرم/ کیلوگرم از نانو دی اکسید تیتانیوم) مورد مطالعه قرار گرفتند. به تیمار به صورت 5 روز متوالی تزریق درون صفاقی انجام شد. 2 هفته پس از آخرین تزریق، موشها بیهوش شدند و بیضه و اپیدیدیم از بدنشان خارج گردید و پس از فیکس کردن و تهیه لام مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق، وزن موش، تعداد لولهها در بیضه و اپیدیدیم، ضخامت تونیکا آلبوجینا، تعداد سلولهای لیدیگ، فیبروبلاست، سرتولی و تعداد اسپرم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیقات بیشترین اثرات سوء را بر فاکتورهای اسپرماتوژنز به خصوص از نظر هیستولوژیکی در دوز 30 میلیگرم/ کیلوگرم نسبت به دوز 150 و 300 میلیگرم/ کیلوگرم نشان داد. با توجه به نتایج، لزوم احتیاط مصرف این ماده با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق مشخص میگردد.