با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار انگل شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان

2 دانشجوی کارشناسی ارشد بیوشیمی دانشگاه پیام نور تهران

3 استادیار بهداشت مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان

4 دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی دانشکده علوم پایه دانشگاه تربیت معلم آذربایجان

5 دانشجوی کارشتاسی ارشد میکروبیولوژی دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن

چکیده

در این مقاله میزان آلودگی گاوهای کشتار شده کشتارگاه به بیماری  نوچه  لینگواتولا سراتا در غده ی لنفاوی مزانتر، کبد و ریه بر روی چهار صد راس گاو انتخاب شده کشتارگاه در چهار فصل سال و در سه گروه سنی بررسی شده است. آلودگی در عقده ی لنفاوی مزانتر و کبد گاوهای انتخاب شده به ترتیب 2/17 و 25/0 درصد بوده و در هیچ یک از نمونه های انتخابی، موردی مبتلا به ریه ی نوچه یافت نشده است. نتایج حاصل از این تحقیق با اطمینان 95 % معنی داری میزان افزایش آلودگی با افزایش سن گاوها را نشان نمی دهد. و تاثیر جنسیت گاوها در میزان آلودگی موثر نموده است و همچنین تاثیر فصول سال در میزان آلودگی بین گاوها تایید نشده است همچنین از نظر آماری تفاوت معنی داری بین میزان آلودگی گاوها در فصول مختلف سال دیده نشد(0.05<P).

کلیدواژه‌ها

مجله علمی پژوهشی زیست شناسی جانوری تجربی

سال اول، شماره اول، تابستان 1391 (54 - 47)

 

بررسی میزان آلودگی انگلی نوچه لینگواتولا سراتا در گاو های کشتار شده درکشتارگاه تبریز

محمد میرزایی1 ابراهیم عظیمی2٭مسعود سامی3  بهرام یاوری4 خورشید بدیهی5

1. استادیار انگل شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان

2. دانشجوی کارشناسی ارشد بیوشیمی دانشگاه پیام نور تهران

3. استادیار بهداشت مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان

4. دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی دانشکده علوم پایه دانشگاه تربیت معلم آذربایجان

5. دانشجوی کارشتاسی ارشد میکروبیولوژی دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن

 (تاریخ دریافت: 24/11/1390 ، تاریخ تصویب: 21/4/1391)

 

چکیده

   در این مقاله میزان آلودگی گاوهای کشتار شده کشتارگاه به بیماری  نوچه  لینگواتولا سراتا در غده ی لنفاوی مزانتر، کبد و ریه بر روی چهار صد راس گاو انتخاب شده کشتارگاه در چهار فصل سال و در سه گروه سنی بررسی شده است. آلودگی در عقده ی لنفاوی مزانتر و کبد گاوهای انتخاب شده به ترتیب 2/17 و 25/0 درصد بوده و در هیچ یک از نمونه های انتخابی، موردی مبتلا به ریه ی نوچه یافت نشده است. نتایج حاصل از این تحقیق با اطمینان 95 % معنی داری میزان افزایش آلودگی با افزایش سن گاوها را نشان نمی دهد. و تاثیر جنسیت گاوها در میزان آلودگی موثر نموده است و همچنین تاثیر فصول سال در میزان آلودگی بین گاوها تایید نشده است همچنین از نظر آماری تفاوت معنی داری بین میزان آلودگی گاوها در فصول مختلف سال دیده نشد(0.05<P).

واژه های کلیدی: لینگواتولا سراتا، گاو، تبریز

 

 

 

 

 

 

 

 

 


* نویسنده مسئول: ابراهیم عظیمی                                                            Email:eazimi66@yahoo.com                                                  

 


مقدمه

لینگواتولا سراتا انگلی از شاخه بندپایان می­باشد که فرم بالغ آن در بینی و مجاری تنفسی سگ و سایر سگ سانان زندگی می­کند(Bowman و همکاران، 2003 ; Urquhart و همکاران، 1992). انگل بالغ زبانی شکل بوده و سطح پشتی آن اندکی محدب و سطح شکمی آن صاف می باشد. اندازه نرها 2-8/1 سانتی متر است و ماده ها 13-8 سانتی متر طول دارند. اندازه تخم ها به طور تقریبی 90-70 میکرون می باشد (Soulsby، 1986). ماده ها حداقل دو سال زنده می مانند و میلیون هاتخم تولید می کنند. میزبانان واسط علفخوار نظیر گاو، گوسفند، بز و شتر با بلعیدن تخم انگل آلوده شده و مراحل نوزادی در احشاء و اندام های داخلی آنها بویژه غدد لنفاوی روده، کبد، ریه، طحال و کلیه ادامه می یابد (توسلی و همکاران، 1386Razavi; و همکاران، 2004). در نهایت نوزاد انگل در بافت های مذکور پس از چند مرحله پوست اندازی که 6-5 ماه به طول می انجامد به مرحله نوچه ای می رسد (Vegad و Katiyar، 2001).

لینگواتولا سراتا انگلی با گستردگی جهانی است(  Jubb و همکاران، 1985). نواحی آندمیک از نظر آلودگی با لینگواتولا سراتا به درستی مشخص نیست اما آلودگی در اروپا، خاورمیانه، آسیا و آفریقا کاملا شناخته شده است ومیزان شیوع در عقده های لنفاوی نشخوارکنندگان این مناطق بین 11 تا 34 درصد است. جدا از هر روش دیگر انتقال آلودگی، اساسا جابجایی میزبانان انگل در سرتاسر جهان منجر به انتشار وسیع آن شده است. فرم بالغ و نیز نوچه های انگل باعث آلودگی در انسان می شوند. اما آلودگی انسان با فرم بالغ انگل نادر است(توسلی و همکاران، 1386). تاکنون آلودگی انسان به این انگل از اکثر نقاط جهان از جمله ایران گزارش شده است(Anaraki و همکاران، 2008 Lazo; و همکاران، 1999 Symmers; و Valteris، 1950). همچنین گزارشات مختلفی در مورد آلودگی انواع گونه های نشخوارکنندگان اهلی منتشر شده است (Razavi و همکاران، 2004Shakerian; و همکاران، 2008 Shekarforoush; و همکاران، 2004 Tajik; و همکاران 2006).

 

تعیین میزان شیوع لینگواتولوزیس در نشخوارکنندگان از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا موجب کاهش تولید دام و خسارت های اقتصادی می گردد. علاوه بر آن به علت اینکه آلودگی به لینگواتولا سراتا علایم بالینی قابل توجهی را در دام ها ایجاد نمی کند، توجه چندانی به این انگل صورت نمی گیرد (نعمت الهی و همکاران، 1384).

با توجه به اهمیت این انگل از نظر دامپزشکی و زئونوتیک بودن آن، پیشگیری و کنترل این انگل دارای اهمیت زیادی است. برای تدوین برنامه کنترل و پیشگیری از این انگل در نقاط مختلف کشورمان، داشتن اطلاعات کافی از شیوع این انگل در مناطق مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است لذا هدف از این بررسی تعیین میزان شیوع نوچه لینگواتولا سراتا در عقده لنفاوی مزانتریک، کبد و ریه گاوهای کشتارشده در کشتارگاه تبریز بوده است.در کشتارگاه ها معمولاً هیچگونه بازرسی از نظر بررسی وجود این انگل صورت نمی گیرد که با توجه به خطر انتقال عفونت به انسان تهدیدی برای بهداشت عمومی نیز محسوب می شود.

مواد و روش کار

به منظور اجرای این تحقیق، در طول چهار فصل، از ابتدای تابستان سال 1386 لغایت بهار سال 1387، در هر فصل تعداد 100 رأس گاو کشتار شده در کشتارگاه تبریز جهت تعیین میزان آلودگی به لینگواتولا سراتا به طور تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. پس از تعیین سن (بر اساس فرمول دندانی و نیز پرسش از صاحب دام) و جنس هر دام کشتار شده، نمونه های عقده لنفاوی مزانتریک، کبد و ریه جمع آوری شد. در آزمایشگاه انگل شناسی، ابتدا بافت چربی اطراف عقده های لنفاوی جدا شده و با اسکالپل چند برش طولی روی آن ایجاد می شد. سپس سطح مقطع عقده های لنفاوی در زیر استریومیکروسکوپ مورد بررسی قرار می گرفت. در صورت مشاهده نوچه انگل، تعداد نوچه های جدا شده از هر نمونه یادداشت می­گردید.

به منظور بررسی نمونه های کبد و ریه، ابتدا هر یک از نمونه ها به طور جداگانه به قطعات کوچک تر خرد شده و با چشم غیر مسلح مورد مطالعه ظاهری قرار می گرفتند. سپس برای بررسی های دقیق تر از روش هضم بافتی استفاده گردید. بدین منظور ابتدا محلول هضمی مطابق با دستورالعمل شرکت مرک تهیه می شد. 100 گرم از مخلوط قطعات خرد شده هر نمونه بطور جداگانه در محلول هضمی گذاشته شده و سپس در انکوباتور 37 درجه سانتی گراد به مدت 24 ساعت قرار داده می شد. پس از طی این مدت هر نمونه به حالت سوسپانسیون در آمده و به پتری دیش منتقل می­گشت. سپس در زیر استریومیکروسکوپ مورد مطالعه قرار می گرفت. موارد مشکوک نیز با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی می شد. در صورت مشاهده نمونه آلوده، تعداد نوچه جدا شده ثبت و یادداشت می گردید. نتایج بدست آمده با آزمون مربع کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.

نتایج

   از مجموع 400 رأس گاو، عقده لنفاوی مزانتریک 69 رأس (2/17%) آلوده بود. آلودگی در کبد در 1 مورد (25/0%) یافت شد. در هیچیک از نمونه های ریه آلودگی به نوچه لینگواتولا سراتا تشخیص داده نشد. میزان شیوع آلودگی به نوچه لینگواتولا سراتا در فصول مختلف سال از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشت (0.05P )،(جدول 2)

در مجموع، 317 عدد نوچه از عقده های لنفاوی مزانتریک جدا شد. حداقل و حداکثر تعداد نوچه جدا شده از عقده های لنفاوی مزانتریک آلوده به ترتیب 1 و 44 عدد و میانگین آن 59/4 عدد بود. از تنها نمونه کبد آلوده 5 عدد نوچه جدا شد.

 

جدول 1: میزان آلودگی عقده لنفاوی مزانتریک، کبد و ریه گاو های کشتار شده در کشتارگاه تبریز به انگل نوچه لینگواتولا سراتا به تفکیک فصل

 

فصل

 

تعداد دام

تعداد دام های دارای عقده لنفاوی مزانتر آلوده

تعداد دام های دارای

کبد آلوده

تعداد دام های دارای ریه آلوده

بهار

100

14

0

0

تابستان

100

20

0

0

پاییز

100

16

0

0

زمستان

100

19

1

0

مجموع

400

69

1

0

(* نشان دهنده تفاوت سطح معنی داری می باشد)

 

 

 

 

جدول 2: میزان آلودگی عقده لنفاوی مزانتریک، کبد و ریه گاو های کشتار شده در کشتارگاه تبریز به انگل نوچه لینگواتولا سراتا به تفکیک سن و جنس  

 

 

 

 

 

سن

نر

 

ماده

 

تعداد نمونه

تعداد عقده های لنفی مزانتر آلوده%

تعداد کبد های آلوده%

تعداد ریه های آلوده%

 

تعداد نمونه

تعداد عقده های لنفی مزانتر آلوده%

تعداد کبد های آلوده%

تعداد  ریه های آلوده%

5/2>

103

(8/6)* 7

0

0

63

(3/6) 4

0

0

5/5-5/2

83

(1/24) 20

0

0

49

(4/22) 11

(0/2) 1

0

>5/5

37

(1/35)* 13

0

0

65

(5/21) 14

0

0

مجموع

223

(9/17) 40

0

0

177

(4/16) 29

(6/0) 1

0


                                                      (* نشان دهنده تفاوت سطح معنی داری می باشد)


 

 

 

 


بحث

   شیوع انگل لینگواتولا سراتا در مناطق مختلف به طور متفاوتی گزارش شده است. در یک بررسی کشتارگاهی که توسط همدست جو(1380)در استان تهران انجام پذیرفت میزان آلودگی به نوچه لینگواتولا سراتا در گوسفند در عقده لنفاوی مزانتریک، کبد، ریه و طحال به ترتیب 6/18%، 8/6%، 9/4% و 9/0% بود. این میزان در مورد بزهای مورد بررسی به ترتیب 8/44%، 4/16%، 6/21% و 7/5% بودکه این نتایج نشان دهنده توجه بیشتر به این انگل می باشد. میزان شیوع این انگل در منطقه مورد مطالعه ما بیشتر از نتایجی بود که توسط همدست جو بدست آمده بود.شکرفروش و همکاران(1380)طی یک بررسی، میزان آلودگی به لینگواتولا سراتا در کبد دام های کشتارشده در شهرکرد را مورد مطالعه قرار دادند. در تحقیق مذکور هیچیک از کبدهای بز و گاو آلوده نبودند اما از 1 مورد(45/0%)کبد گوسفند نوچه مورد نظر جدا شد(شکرفروش و ارزانی شهنی، 1380). در مطالعه مشابهی در شیراز میزان آلودگی عقده های لنفاوی مزانتر و کبد بزهای کشتار شده به ترتیب 9/29% و 4/6% بود (Razavi و همکاران، 2004). در یک بررسی کشتارگاهی که توسط نعمت الهی و همکاران(1384)بر روی 420 رأس گاو کشتارشده در استان آذربایجان شرقی انجام گرفت هیچیک از نمونه های کبد و ریه گاو ها آلوده به نوچه لینگواتولا سراتا نبودند(نعمت الهی و همکاران، 1384). تاجیک و همکاران (2006) در مطالعه ای میزان آلودگی به نوچه لینگواتولا سراتا را در گاو های کشتار شده در کشتارگاه ارومیه 44% اعلام کردند. در تحقیق مذکور دامنه تعداد نوچه در عقده های لنفاوی مزانتر آلوده 69-1 عدد و میانگین آن 48/5 عدد بود (Tajik و همکاران، 2006). در کشور های دیگر جهان نیز میزان وقوع آلودگی متغیر است. در یک بررسی صورت گرفته در سودان میزان آلودگی بز ها به نوچه لینگواتولا سراتا 7/8% گزارش شده است (Yagi و همکاران، 1996). همچنین در مطالعه ای که در کشور ترکیه انجام شد 4/1% گاوها آلوده به این انگل بودند (Celep و همکاران، 1990). نتایج این پژوهش با بعضی از نتایج گزارشات ذکر شده هم خوانی دارد و با بعضی از موارد مغایرت دارد که شاید یکی از دلایل آن اختلافات اقلیمی مناطق مختلف و تحت تاثیر قرار گرفتن چرخه زندگی انگل باشد. در تحقیق صورت گرفته میزان آلودگی گاوها به این انگل 5/17 % بود در صورتی که در ترکیه این میزان بسیار پایین بوده است.رضوی و همکاران (2004) میزان آلودگی به این انگل را در بز بی ارتباط با سن و جنس  می دانند (Razavi و همکاران، 2004). همچنین در مطالعه ای که توسط تاجیک و همکاران (2006) صورت گرفت اختلاف میزان آلودگی در گاوهای کشتار شده در سنین مختلف معنی دار نبود (Tajik و همکاران، 2006).با وجود این در تحقیق صورت گرفته توسط شکرفروش و همکاران (2004) میزان آلودگی در گوسفند با بالا رفتن سن افزایش یافت. در بررسی مذکور میزان آلودگی در دام های ماده کشتار شده بطور معنی داری بیشتر از نرها بود که علت این امر بالاتر بودن میانگین سنی دام های ماده کشتارشده نسبت به نرها گزارش شده است (Shekarforoush و همکاران، 2004). در تحقیق حاضر میزان آلودگی عقده های لنفی مزانتریک گاوهای نر و ماده تفاوت آماری معنی داری نداشت اما در سنین مختلف تفاوت آماری مشاهده شد.طی یک بررسی صورت گرفته در تبریز میزان آلودگی در فصل پاییز به طور معنی داری بیشتر از سایر فصول سال بود (نعمت الهی و همکاران، 1384). همچنین در یک مطالعه که بر روی نشخوارکنندگان کوچک کشتارشده در استان تهران انجام گرفت بالاترین میزان شیوع آلودگی، در فصل تابستان (7/43%) و کمترین میزان در فصل زمستان (9/18%) بود (همدست جو،1380). با وجود این در بررسی حاضر اختلاف میزان آلودگی در فصول مختلف معنی دار نبود. با توجه به(Zoonose)  بودن این انگل و وجود گزارش های مربوط به آلودگی انسان، لزوم دقت بیشتر در بازرسی­های کشتارگاهی اندام های داخلی که مصرف خوراکی دارند احساس می شود. درمان سگ های گله، پیشگیری از تماس دام ها با سگ و معدوم سازی سگ های ولگرد در کنترل آلودگی موثر است. یکی از راه های کنترل چرخه

 

عفونت زایی انگل لینگواتولا سراتا جلوگیری از خوردن احشاء علفخواران بویژه عقده لنفاوی مزانتر آنها توسط سگ ها می باشد. همچنین تاکید بر عدم مصرف کبد خام و نیمه پخته دام ها توسط انسان ضروری به نظر می رسد.

سپاسگزاری

   بدینوسیله از آقایان حسین جمال زاده و حسن انتظاری جهت همکاری های لازم در طول انجام این تحقیق تشکر به عمل می آید.


 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Infection rate of Linguatulaserrata nymphs in cattle slaughtered in

Tabriz abattoir, Iran

M.Mirzai1, E.Azimi*2, M.Sami3, B.Yavari4, Kh.Badihi5

1. Asistance Professor of Parasitology, Veterinary Medicine, Kerman University, Iran

2. Msc of Biochemistry, Faculty of Basic Science, Payam Noor University, Tehran, Iran

3. Asistance Professor of Food Hygiene, Veterinary Medicine, Kerman University, Iran

4. Msc of Physiology, Faculty of Basic Science, Tarbiat Moalleme Azarbayjan, Iran

5. Msc of Microbiology, Faculty of Basic Science, Tonekabon Azad University, Iran

(Received: Feb. 13, 2012; Accepted: Jul. 11, 2012)

 

Abstract

   In this survey, the infection rate of Linguatulaserrata nymphs in mesenteric lymph nodes (MLNs), livers and lungs of 400 cattle was studied in different seasons considering their sex and age in Tabriz abattoir. The lymph nodes, livers and lungs were examined macroscopically. A digestion method was also applied for investigation of liver and lung samples. The infection rate of L. serrata nymphs in MLNs and livers was 17.2% and0.25% respectively. But none of the lung samples were infected. The infection rate in slaughtered cattle significantly increased with age (P0.05).Moreover, there was not any significant difference in infection rate through the different seasons of the year(P>0.05).

Keywords: cattle, Linguatulaserrata, Tabriz

 

 

 

 

 

 

 


* Corresponding author: Ebrahim Azimi                                                                             Email:eazimi66@yahoo.com

REFERENCES:
Tavassoli M, Tajik H, DelirNaghade B and Lotfi H.Prevalence of Linguatulaserrata nymphs in mesenteric lymph node of Gout in Urmia, IRAN. Iran Veterinary, (1386).  3(3), 85-89.
Shekarforushs, Arzani-Shahni P.Prevalence of Linguatulaserrata nymphs in livers ofRuminantsin Shahrekord slaughter house, IRAN. Veterinary research of Shiraz, (1380).  1(2), 57-62.
Nematollahi A, Karimi H, Niazpour F.Prevalence of Linguatulaserratanymphs infection and histopathological section in livers and lungs of Ruminantsin East Azarbayjan slaughter houses in all seasons of year, Iran. Veterinary research, (1384).  2, 161-165.
Hamdastjoo M. Prevalence of Linguatulaserrata nymphs in small ruminants in Shahriar slaughter house, Veterinary faculty,Isalamicazadkaraj university (1380). 1,396-399
Anaraki G, Mobedi I, Arianpour M, Pourmohammadi Z and Zare MA.case report of Nasopharyngeal Linguatuliasis in Tehran, Iran and characterization of the isolated Linguatulaserrata. Iranian Journal of Parasitology,(2008). 3, 53-55.
Bowman DD, Lynn RC and Eberhard ML.Parasitology for veterinarians. 8th ed. Elsevier Science,(2003).USA, PP: 76-77.
Celep A, Acici M, Coskun SZ and Gursoy S. Helminthological studies on cattle from the Samsun region. Etlik Veterinary Microbiology Derg, (1990).6(60), 117-130.
Jubb KVF, Kenedy PC and Palmer N. Pathology of domestic animals.Vol(2), Academic Press Inc,(1985). San Diego, p: 430.
Lazo RF, Hidalgo E, Lazo JE, Bermeo A, Llaguno M, Murillo J and Teixeira VPA. Ocular Linguatuliasis in Ecuador: Case report and morphometric study of the larva of Linguatulaserrata. American Journal of Tropical medicine and hygiene. (1999), 60, 405-409.
Razavi SM, Shekarforoush SS and Izadi M. Prevalence of Linguatula serratenymphs in goats in Shiraz, Iran. Small Ruminant Research,(2004). 54, 213-217.
Shakerian A, Shekarforoush SS and Ghafai Rad H. Prevalence of Linguatula serrata mymphs in one-humped camel(Camelus dromedarius) in Najaf-Abad, Iran. Research in Veterinary Science,(2008).84, 243-245.
Shakarforoush SS, Razavi SM and Izadi M. Prevalence of Linguatulaserrata nymphs in sheep in Shiraz, Iran. Small Ruminant Research,(2004).52, 99-101.
Soulsby EJL.Helminthes, arthropods and Protozoa of domesticated animals.7th ed. BailliereTindall, (1986). London, PP: 497-498.
Symmers WST and Valteris K.Two case of human infestation by larvae of Linguatulaserrata. Journal of Clinical Pathology,(1950).3, 212-219.
Tajik H, Tavassoli M, DelirNaghade B and Danehloipour M.Mesentric lymph nodes in infection with Linguatulaserrata nymphs in cattle. Iranian Journal of veterinary Research, (2006).7, 82-85.
Urquhart GM, Armour J, Duncan JL and Dunn FW.Veterinary parasitology.Longman Scientific&Technical,(1992).UK. P: 199.
Vegad JL and Katiyar AK.a textbook of veterinary special pathology. International book distributing Co.,(2001).UP, India, PP: 603-604.
Yagi H, El-Bahari S, Mohamed HA, Ahmed ERS, Mustafa B, Mahmoud M, Saad M, Suliman MBA and El-Hassan AM. The Marrara syndrome: a hypersensitivity reaction of the upper respiratory tract and buccopharyngeal mucosa to nymphs of Linguatulaserrata. Actatropica, (1996). 62(3), 127-134.