دانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823The effect of silver nanoparticles on the immune parameters and blood serum enzymes of farmed Shirbut (Barbus grypus)تأثیر نانوذرات نقره بر شاخصهای ایمنی و آنزیمهای سرم خون ماهی شیربت (Barbus grypus)1125615610.30473/eab.2018.6156FAبیتاسراجاستادیار، گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانمصباحمهرزاداستادیار، گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانپریااکبریاستادیار، گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20170131In this study, in addition to the LC50 and the maximum allowable concentration, effects of silver nanoparticles on several of immune and blood serum enzymes parameters of <em>Barbus</em> <em>grypus</em> were determined For this purpose, 240 shirbut, to investigate the effects of sub lethal toxicity were divided as follows-control treatment (G1), the concentration LC50 1% (0.012 mg/L AgNP) (G2), concentration LC50 2% (0.025 mg/L AgNP) (G3) and concentration LC50 4% (0.05 MG/L AgNP) (G4) and concentration LC50 8% (0.1 Mg/ L AgNP) (G5). Then on days zero, 7, 14 and 21 immune responses and serum enzymes (ALT, LDH, SGOP, SGPT) in <em>Barbus grypus</em> were measured. In the study, WBC counts increased significantly (P<0.05) in G2, G3, G4 and G5 treatments compared to control (G1). Serum anti-bacterial activity was enhanced in G3 in twenty first day and G4 and G5 in 14th and 21s days in compared to control. Serum lysozyme activity enhanced significantly (P<0.05) in (G4) in 14<sup>th</sup> and (G5) 14th and 21s in days compared to control. ALT and LDH Level decreased significantly in (G2), (G3), (G4) and (G5) treatments in 21s day compared to control. SGPT level decreased significantly in (G2), (G3), (G4) and (G5) in 21s day compared to control. SGOT level decreased significantly in (G3), (G4) and (G5) treatments in 21s day compared to control. According to the results of this study concentrations toxicity of nano silver increased immune responses and serum enzymes.قدرت باکتری کشی سرم در تیمارهای 1 درصد، 2 درصد و 4 درصد 50LC در روز 21 و در تیمار 8 درصد 50LC در روزهای 14 و 21 افزایش معنیداری را نسبت به تیمار شاهد نشان داد (05/0p<). همچنین میزان فعالیت لیزوزیم سرم در تیمار 4 درصد 50LC در روز 21 و در تیمار 8 درصد 50LC در روز 14و 21 افزایش معنیداری را نسبت به تیمار شاهد نشان داد (05/0p<). میزان آنزیمهای آلکالین فسفاتاز (ALP) و لاکتات دهیدروژناز (LDH)در تیمار 8 درصد 50LC در روز 21 افزایش معنیداری پیدا کرد (05/0p<). همچنین میزان آنزیمهای گلوتامیک اگزال استیک ترانس آمیناز (SGOT) و گلوتامیک پیروویک ترانس آمیناز (SGPT) در تیمار 2 درصد 50LC در روزهای 14 و 21 و در تیمارهای 4 و 8 درصد 50LC در روزهای 7، 14 و21 افزایش معنیداری نسبت به تیمار شاهد پیدا کرد (05/0p<). لذا میتوان نتیجه گرفت که غلظتهای تحت کشنده نانو ذرات نقره علاوه بر تأثیر مثبت بر روی شاخصهای ایمنی سبب افزایش آنزیمهای سرم خون ماهی شیربت میشوند.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_6156_8bbf93a866a4ebc875accf6ab951bd86.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823The investigation of anti-bacterial activity of methanolic extract of brown algae (Padina gymnospora) against some gram negative bacteriaبررسی اثر ضد باکتریایی عصاره متانولی جلبک دریایی قهوهای (Padina gymnospora) بر برخی باکتریهای گرم منفی17254918FAمریمزبیدی نژاددانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهارمصطفیغفاریدانشیار بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهارعلیطاهریدانشیار فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریاییJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />Nowadays due to the emergence of resistant forms of pathogenic bacteria, discovering new antimicrobial substances from marine natural resources is considered very important. This study aims to investigate the antibacterial activity of methanolic extract of brown algae against some Gram negative bacteria. After sampling and transferring the samples to the laboratory, algae samples were washed, dried and pulverized; then, the extraction was conducted using methanol solvent. Methanolic extracts of algae (<em>padina gymnospora</em>) were prepared in four concentrations of 10 to 80 mg/ml and were tested against 4 strains of Gram negative bacteria <em>Vibrio cholerae,</em><em> Morganella morganii, Proteus mirabilis</em>and <em>Proteus vulgaris</em> using disc diffusion technique and inhibition growth zone measurement. The results revealed that <em>P. vulgaris</em>, with growth inhibition zone diameter of 11.23±0.25 mm in 80 mg/ml concentration, showed the maximum sensitivity to algae extract. This value had a significant difference compared to reference antibiotics of gentamycin and neomycin and all other concentrations (ppadina gymnospora, can be considered a potential resource of antimicrobial compounds aiming to replace chemical medicines.چکیده<br /> امروزه به دلیل تغییر مقاومت باکتری های بیماری زا، یافتن مواد ضد میکروبی نوین از منابع طبیعی دریایی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره متانولی جلبک دریایی قهوهای (<em>Padina gymnospora</em>) بر برخی باکترهای گرم منفی بود. پس از انجام نمونه برداری و انتقال نمونهها به آزمایشگاه، نمونه جلبکی شستشو، خشک و آسیاب شد و توسط حلال متانول عصارهگیری صورت گرفت. عصاره متانولی در 4 غلظت 80-10 میلیگرم بر میلیلیتر تهیه شد و جهت بررسی اثر ضد باکتریایی آن، روی 4 گونه باکتریهای گرم منفی <em>Vibrio cholerae</em>،<em>Morganella morganii</em>، <em>Proteus mirabilis</em>و <em>Proteus vulgaris</em>از تست انتشار دیسک در آگار استفاده شد. نتایج نشان داد که باکتری <br /> <em>P. vulgaris</em> بیشترین حساسیت را نسبت به عصاره جلبکی با قطر هاله عدم رشد 25/0 ±23/11 میلیمتر در غلظت 80 میلیگرم بر میلیلیتر از خود نشان داد، این میزان دارای اختلاف معنیداری با آنتیبیوتیکهای استاندارد جنتامایسین و نئومایسین و سایر غلظتها بود (05/0˂ <em>p</em>). همچنین اثر عصاره جلبکی بر باکتریهای مورد آزمایش در غلظتهای 10 و 20 میلیگرم بر میلیلیتر، اختلاف معنیداری نبود (05/0˃ <em>p</em>). نتایج رقت لولهای نشان داد که حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی 8/0 میلیگرم بر میلیلیتر بود. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره متانولی جلبک قهوهای <em>Padina gymnospora</em> یک منبع بالقوهای برای ترکیبات ضد میکروبی نوین با هدف جایگزینی داروهای شیمیایی میباشد.<br /> https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4918_7ff8ed11b6f0be5cb08b0c332e75c8cf.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Preventive effect of hydroalcoholic extract of garlic flower on hematocrit in streptozotocin(STZ) -induced diabetes in male ratsاثر پیشگیرانه عصاره هیدروالکلی گل سیر بر میزان هماتوکریت در دیابت القا شده با استرپتوزوتوسین (STZ) در موش سفید صحرایی نر27334919FAنامداریوسف وندی جانوری دانشکده علوم، گروه زیست شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه، ایرانوحیدحسنوندکارشناس ارشد زیست شناسی- فیزیولوژی جانوری، دانشگاه رازی کرمانشاه، ایران.Journal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br /><br />Many of the medicinal herbs have shown to be effective in reducing the incidence of diabetes complications (including hematocrit), which garlic is one of these herbs. 21 adult Wistar male rats were divided into 3 groups (n=7), which include: normal control group that received normal water and food for 45 days and injected normal saline on 15th day. Control (diabetic by STZ at 40 mg/kg dose on 15th day) and the prevention group by garlic flower extract at a dose of 360 mg/Lit in drinking water received a treatment period for 15 days before diabetes. One dose of STZ 40mg/kg was injected intraperitoneally. The hematocrit of blood samples was measured, using the ABACUS-c Diatron device (Austria). Hematocrit showed a significant increase (pچکیده<br /><br /> تأثیر مثبت بسیاری از گیاهان دارویی در کاهش میزان عوارض دیابت (ازجمله کاهش هماتوکریت) شناخته شده است که گیاه سیر یکی از این گیاهان میباشد. 21 سر <em>موش صحرایی نر</em> بالغ از نژاد ویستار به 3 گروه تقسیم شدند (7=n)، گروه شاهد نرمال، که در طول 45 روز از آب و غذای معمولی استفاده کردند و در روز 15 به آنها نرمال سالین تزریق شد، کنترل (دیابتیشده بهوسیله STZ با دوز mg/kg40 در روز پانزدهم) و گروه پیشگیرانه عصاره گل سیر، با دریافت عصاره هیدروالکلی گل سیر با دوز mg/Lit360 در آب آشامیدنی در یک دوره تیمار به مدت (15 روز) قبل ازدیابتی شدن مورد استفاده قرار گرفت. داروی STZ با دوز mg/kg 40 به صورت درون صفاقی تزریق شد میزان هماتوکریت خون با استفاده از دستگاه Diatro مدل BACUS (ساخت اتریش) بهصورت خودکار اندازهگیری شد. هماتوکریت در گروه تحت تیمار که عصاره هیدروالکلی گل سیر بهصورت پیشگیرانه دریافت کرده بودند نسبت به کنترل افزایش معناداری (001/0>p) را نشان داد. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که دریافت عصاره گل سیر باعث افزایش میزان هماتوکریت در دیابت القایی موش صحرایی میگردد.<br /><br /> <strong> </strong>https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4919_079f9237c5e8703d2acf44d2d40e0e89.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Predicting presence of marbled polecat (Vormela peregusna) in Khorasan Razavi province using MaxEntپیشبینی احتمال حضور گونه زرده بر (Vormela peregusna) در استان خراسان رضوی با استفاده از روش MaxEnt35444920FAآزیتافراشیاستادیار / دانشگاه فردوسی0000-0002-5536-2311محمدسربازکارشناس ارشد تنوع زیستی، اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، ایرانعلیخانیدانشجوی کارشناسی ارشد ارزیابی محیط زیست، گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه اردکان یزد، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />Khorasan Razavi province, including important habitats for marbled polecat (<em>Vormela peregusna</em>) in Iran. in this study, we used maximum entropy method (Maxent) for habitat modeling in the province. This method is an effective approach for habitat modelling with presence points. In this study, 25 points were used and 89 percent accuracy was achieved. Based on the results, the northern and northwestern regions of the province are more suitable for the species. According to the study, 6% of the whole province is suitable for the species. The results also showed that the suitable habitats areas overlap with roads and in addition to roads with human settlements such as towns and villages also showed a positive relation and in according to the responses curves, with increasing of distance of the areas, decreasing habitat suitability. And also, forest areas and rivers have a positive effect on habitat suitability. According most environmental degradation is about habitats, so we must try to survey and management these areas appropriately.چکیده<br /> استان خراسان رضوی از جمله زیستگاههای مهم گونه زردهبر (<em>Vormela</em> <em>peregusna</em>) در ایران بهشمار میآید. در این مطالعه برای مدلسازی زیستگاه گونه زردهبر از روش حداکثر آنتروپی (Maxent) استفاده شد. این روش یک رویکرد مؤثر برای پیشبینی حضور گونهها بر اساس دادههای صرفا حضورگونه است. در این مطالعه با استفاده از 25 نقطه حضور گونه در سطح استان، پیشبینی احتمال حضور گونه با میزان صحت 89٪ انجام گرفت. بر اساس نتایج بهدست آمده احتمال حضور زردهبر در مناطق شمالی و شمالغربی استان دارای مطلوبیت بالاتری نسبت به مناطق دیگر بخصوص مناطق جنوبشرقی بودند. بر اساس یافتههای این مطالعه 6٪ از سطح کل استان برای زیست این گونه مناسب است. نتایج همچنین نشان دادند که مناطق مطلوب این گونه با جادههای منطقه دارای همپوشانی بالایی هستند و علاوه بر جادهها با سکونتگاههای انسانی نظیر شهرها و روستاها نیز ارتباط مثبتی دارند و مطابق با منحنیهای عکسالعمل با دور شدن از این مناطق احتمال حضور این گونه نیز کاهش مییابد و مناطق جنگلی و رودخانهها دارای تأثیر مثبت در افزایش مطلوبیت زیستگاه گونه هستند. باتوجه به اینکه عمدهترین بخش تخریبهای محیطزیستی متوجه زیستگاهها میباشد، بنابراین، تلاش در جهت شناخت و مدیریت صحیح آنها از اهمیت به سزایی برخوردار است.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4920_c13599db60fa2167179cb5c83d890548.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Stock assessment and estimation of biological parameters of Tigertooth croaker (Otolithes ruber) in the northern Persian Gulf, Bushehr and Khozestanارزیابی ذخایر و تخمین پارامترهای زیستی ماهی شوریده در آبهای شمالی خلیج فارس، بوشهر و خوزستان45534921FAنصیرنیامیمندیدانشیار پژوهشی، پژوهشکده میگوی کشور، سازمان تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بوشهر، ایرانعزیز اللهمهدویمدیریت آمار، شیلات استان بوشهر، سازمان شیلات ایران.Journal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />In the Persian Gulf waters, the sciaenid species, <em>Otolithes ruber</em>, plays an important role in the commercial fishery and to this reason, the resources are under catch pressure. Stock assessment and population dynamics parameters of this species were studied in Bushehr and Khozestan waters from April 2012 to March 2013. In the present study, 4203 of specimens obtained from gillnet landing places and length frequency data (fork length) were recorded. Length frequency ranging from 11 to 50 cm. The parameters of the von Bertalanffy growth equation (males and females combined) for asymptotic length (L∞) was 52.5 cm and instantaneous growth coefficient (K) was 1.1 year<sup>−1</sup>. The instantaneous rates of total mortality (Z), fishing mortality (F) and natural mortality (M) were 3.42, 1.85 and 1.57 per year, respectively. Estimated parameters of precautionary target (F<sub>opt</sub>) and limit (F<sub>limit</sub>) biological reference points were 0.79 and 1.04 respectively. The values of two parameters F<sub>opt</sub> and F<sub>limit</sub> were lower than fishing mortality (F) that showed this species is over exploited in the Bushehr and Khozestan waters by gillnet fishery.چکیده<br /> در آبهای خلیج فارس ماهی شوریده (<em>Otolithes ruber</em>) یکی از گونههای مهم در صید تجاری گونههای آبزی بهشمارمیرود و به همین دلیل ذخایر آن تحت فشار صیادی قرار دارد. ارزیابی ذخایر و پارامترهای پویایی جمعیت این گونه در آبهای بوشهر و خوزستان از فروردین تا اسفند 1392 مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق تعداد 4203 عدد ماهی شوریده از مناطق تخلیه صید تور انتظاری جمعآوری و فراوانی طولی (طول چنگالی) آنها ثبت گردید. دامنه دادههای طولی ثبت شده بین 11 تا 50 سانتیمتر بود. پارامترهای رشد ون-برتالانفی (دو جنس نر و ماده) برای طول مجانب (L∞) برابر با 5/52 سانتیمتر و رشد سالیانه (K) 1/1 در سال محاسبه گردید. مرگومیر کل (Z)، صیادی (F) و طبیعی (M) به ترتیب برابر با 42/3، 85/1 و 57/1 در سال تخمین زده شد. میزان مرگومیر بهینه (F<sub>opt</sub>) و محدود (F<sub>limit</sub>) به ترتیب برابر با 79/0 و 04/1 در سال محاسبه شد. میزان مرگومیر بهینه و محدود کمتر از مرگومیر صیادی در ماهی شوریده است که نشاندهنده صید بیرویه آبزی با تور انتظاری در آبهای خوزستان و بوشهر میباشد. https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4921_e18542224aca2660648afdda49c4aa52.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Use of amyloid nano–fibrils as a protein scaffold for immobilization of lipase enzyme from Pseudomonas cepaciaاستفاده از نانو رشتههای آمیلوئیدی بهعنوان یک بستر پروتئینی برای تثبیت آنزیم لیپاز باکتری سودوموناس سپاسیا55724922FAامیرآراستهاستادیار، گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0003-0434-5500سمیراوزیریمربی، گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمحمدفضیلتیاستاد، گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانحبیباللهناظماستاد، گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />Amyloids are created from various proteins in denaturant conditions. Highly active surface, makes these materials suitable for enzyme immobilization. The aim of this research was to study the production of amyloid fibrils and investigate the possibility of using them as a matrix for enzyme immobilization. Response surface methodology (RSM) was used to generate the maximum amyloid content. The results of the Congored spectrometry and circular dichroism (CD) were analyzed by Design Expert 7 software (Trial version) and transmission electron microscopy was used to confirm the presence of amyloid fibrils. The immobilization was done by creating glutaraldehyde mediated crosslink of enzyme on the amyloid fibrils and kinetic factors including activity, specific activity, optimal temperature and pH and thermal stability were compared with the free enzyme. The highest amyloid content was obtained after 72.6 hours agitation of bovine serum albumin at 4.35 mg.ml<sup>-1</sup> in mixed citrate–phosphate buffer pH=4.49 at 80 ºC and immobilized lipase was improved relative to free lipase in the case of activity, specific activity, K<sub>m</sub> and V<sub>max</sub>, optimal temperature and pH and thermal stability at 40 ºC. Amyloid fibrils as a rich material of chemical groups can be suitable for stabilization. This protein matrix can be a good <em>inVivo</em> candidate as a bio–compatible scaffold for enzyme immobilization. Amyloids with a diameter less than 100 nanometers, as new nano–materials, not only increase the stability of lipase but also enhance other kinetic properties as a new nano–matrix. <br /> چکیده<br /> آمیلوئیدها در شرایط غیرطبیعیکننده از پروتئینهای مختلف به وجود میآیند. سطح بسیار فعال، این مواد را بهعنوان بستری برای تثبیت آنزیم مناسب میسازد. هدف از این مطالعه تولید رشتههای آمیلوئیدی و بررسی امکان استفاده از آنها بهعنوان بستر برای تثبیت آنزیم بوده است. برای تولید حداکثر میزان آمیلوئید از روش پاسخ سطح<sup>1</sup> استفاده شد و نتایج طیف سنجی کنگورد و دورنگنمایی دورانی<sup>2</sup> با نرمافزار Design Expert 7 (Trial version) تحلیل شد و از میکروسکوپ الکترونی گذاره برای تایید حضور رشتههای آمیلوئیدی استفاده گردید. فرایند تثبیت با گلوتارالدهید و با ایجاد پلعرضی بین آنزیم و رشتههای آمیلوئیدی انجام شد و فاکتورهای سینتیکی در آنزیم آزاد و تثبیتشده شامل فعالیت، فعایت ویژه، دما و pH بهینه و پایداری حرارتی باهم مقایسه شدند. بیشترین میزان آمیلوئید پس از 6/72 ساعت بههم زدن آلبومین سرم گاوی با غلظت 35/4 میلیگرم بر میلیلیتر در بافر میکس سیترات-فسفات با 49/4=pH و دمای 80 درجه بهدست آمد و لیپاز تثبیتشده در فعالیت، فعالیت ویژه، K<sub>m</sub> و V<sub>max</sub>، دما و pH بهینه و پایداری حرارتی در دمای 40 درجه نسبت به لیپاز آزاد برتری سینتیکی نشان داد. رشتههای آمیلوئیدی بهعنوان موادی غنی از گروههای شیمیایی، میتوانند برای تثبیت آنزیمها مناسب باشند. این زمینه پروتئینی میتواند کاندیدای مناسبی در شرایط <em>inVivo</em> بهعنوان بستری زیستسازگار در تثبیت آنزیمها باشد. آمیلوئیدها با قطر کمتر از 100 نانومتر بهعنوان نانو مواد جدید، نهتنها باعث افزایش پایداری لیپاز میشوند، بلکه سایر خواص سینتیکی آن را بهعنوان یک نانو-ماتریکس جدید تقویت میکنند.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4922_b6a7593438b94b9efa815dc9a016bcf9.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Identification of tick fauna in native Hedgehog (Hemiechinus auritus) located in central part of Iranشناسایی فون کنهای در جوجهتیغی ((Hemiechinus auritus بومی ساکن در مناطق مرکزی ایران73804923FAامیردهقانی سامانیبورد تخصصی، گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانیاسرپیرعلیاستاد، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمهدیسلیمیدانشآموختۀ دکترای عمومی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایراننادراحمدی صالح بابریکارشناس آزمایشگاه، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
nحبیب اللهرشیدزادهدانشآموختۀ دکترای عمومی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />Ticks, as usual groups of ecto-parasites, have abundant importance in medicine due to their ability in conservation and transmission of important pathogens like zoonotic pathogens. They choose different species as host including; mammals, reptiles and birds. Hedgehog, a mammal species which is related to humans and animals, can be infested by ticks. Aim of current study is identification and description of ticks fauna in native hedgehogs located in central parts of Iran. Six hedgehogs were collected from rural areas in Najafabad (Isfahan province) and 10 ticks were collected from different part of their bodies in examination. Ticks were temporary preserved in solution contained 95% Etanol 70° plus 5% glycerin and then were cleared via KOH, mounted and observed by light microscope and their identifications were confirmed via wallker tick systematic keys. Ticks were identified as <em>Rhipicephalus appendiculatus</em>, <em>Rhipicephalusturanicus </em>and <em>Haemaphysalis concinna</em>. This study reports the hedgehog's infestation by <em>Haemaphysalis concinna</em> for the first time in Iran. Recognition of new hosts for ticks and dimension of their dispersion are first steps in order to solve their problems. Presence of ticks on new hosts and their resistance against pesticides are also important subjects that must be considered more than past.چکیده<br /> کنهها گروهی از انگلهای خارجی هستند که به خاطر توانایی انتقال عوامل بیماریزا اهمیت یافتهاند. آنها میتوانند طیف گستردهای از موجودات زنده شامل پستان داران، خزندگان و پرندگان را به عنوان میزبان انتخاب کنند. جوجهتیغی گونهای پستاندار است که میتواند میزبان مناسبی برای کنهها باشد. این مطالعه با هدف شناسایی فون کنهای در جوجهتیغی صورت گرفت. به این منظور تعداد شش سر جوجهتیغی از مناطق روستایی شهرستان نجفآباد در فصل تابستان جمعآوری و مطالعه گردید. 10 نمونه کنه از نواحی مختلف بدن جوجهتیغیها جدا و پس از انتقال به محلول حاوی 95% الکل 70 درجه و 5% گلیسیرین، به آزمایشگاه انگلشناسی ارسال شد. پس از شفافسازی نمونهها با پتاس و مونته کردن آنها، تعیین گونه کنهها با استفاده از میکروسکوپ و کلیدهای شناسائی صورت گرفت. نمونهها متعلق به گونههای <em>Rhipicephalus</em> <em>appendiculatus</em>، <em>Rhipicephalus turanicus</em> و <em>Haemaphysalis</em> <em>concinna</em> بود. این مطالعه فون کنهای جداشده از گونه جوجهتیغی و همچنین حضور کنه <em>Haemaphysalis concinna</em> در گونه جوجهتیغی را برای اولین بار در ایران گزارش میدهد. کشف گونههای میزبان جدید برای کنهها میتواند به رفع مشکلات ناشی از آنها کمک کند. شناسایی گونههای میزبان جدید برای کنهها حاکی از تلاش آنها برای ادامه حیات بوده و اهمیت برنامههای کنترل و پیشگیری را بیشتر مینماید.<br /> https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4923_c4cbde2b03b047c2815ce97bc9c2e79e.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Cytotoxity effect of Hulthemia persica on Hela cancer cells in comparison to Hekخاصیت سیتوتوکسیته عصاره هیدروالکلی سرشاخههای هوایی گیاه ورک در سلولهای سرطانی هلا در مقایسه با سلولهای هک81884924FAسیمانصریدانشیار گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0001-7849-6315Journal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />Because of many side effects of chemical drugs, herbal medicines have been considered for cancer treatment. <em>Hulthemiapersica</em> has five phenolic antioxidants.Therefore, in the present study, its anticancer activity in Helacells was studied in comparison with healthy Hek cells. After collecting the plant, its aerial parts were separated and extracted by percolation method. Hela and Hek cell lines were placed in plates of 96 houses with various concentrations of 8.7, 15.625, 31.25, 62.5, 125, 250, 500, 1000µ g/ mlfor 24, 48 and 72 hours, and the percentage of cell viability Measured by MTT test. Plant extract has no inhibitory effect on Hek cells. However,<em> Hulthemiapersica</em> extract decreases viability rate of the Hela cells at doses of 125, 62.5, 31.25, 15.6, and 7.8 in 24 hours,at all doses in 48 hours and at doses of 1000, 500, 250, 125, 62.5, 31.25 in 72 hours compared to the control group (P<0.05). <br /> <strong>چکیده</strong><br /> به دلیل عوارض فراوان داروهای شیمیایی، داروهای گیاهی در درمان سرطان مورد توجه قرار گرفتهاند. گیاه ورک با نام علمی <em>Hulthemia persica</em> دارای پنج آنتیاکسیدانت فنلی میباشد، به همین دلیل در مطالعه حاضر اثر ضد سرطانی آن در سلولهای هلا در مقایسه با سلولهای سالم هک مورد مطالعه قرار گرفت. پس از جمعآوری گیاه، سرشاخههای هوایی آن جدا و به روش پرکولاسیون عصارهگیری شد. ردههای سلولی هلا و هک در پلیتهای 96 خانهدر مجاورت غلظتهای مختلف عصاره g/mlµ 8/7، 625/15، 25/31، 5/62، 125، 250، 500، 1000 به مدت 24، 48 و 72 ساعت قرار گرفتند و درصد زنده ماندن سلولها توسط تست MTT مورد سنجش قرار گرفت. عصاره گیاه اثر مهاری بر سلولهای هک نداشته است. اما در مدت 24 ساعت در مقایسه با گروه کنترل درصد زندهمانی سلولهای هلا را در دوزهای 125، 5/62، 25/31، 6/15، 8/7 عصاره ورک و در مدت 48 ساعت در همه دوزها و در 72 ساعت دوزهای 1000، 500، 250، 125، 5/62، 25/31 کاهش داده است (05/0P https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4924_f00782d3af818b49d33d504eae0533a1.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Effects of low frequency of electromagnetic fields in blood parameter of broilers, albumin quality and hatchabilityتأثیر امواج الکترومغناطیس کم فرکانس برکیفیت سفیده، راندمان جوجهدرآوری پارامترهای خونی جوجه یک روزه گوشتی89964925FAسعیدمحمدزادهدانشیار، گروه علوم دامی، دانشگاه لرستان، کد پستی 465، خرمآباد، ایرانآرشآذرفردانشیار، گروه علوم دامی، دانشگاه لرستان، کد پستی 465، خرمآباد، ایرانمهدیهغلامیپوردانشآموخته کارشناسی ارشد رشته فیزیولوژی، دانشگاه لرستان، کد پستی 6826734781، خرمآباد، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br /><br />The Effects of low frequency of electromagnetic fields in albumin quality, blood parameter, and hatchability on one day chicken broiler. With the spread of technology, organisms with high diversity are exposed to electromagnetic fields (EMF). In order to study the effect of low frequency of electromagnetic fields during storage of eggs, 138 fertile eggs (Ross strain) were selected. Eggs were exposed to 50-Hz electromagnetic field with 50 HZ frequency and 5.5 MT in different time; (control), 8, 16, 24, 32 and 64 hours, with six replications. Duration of electromagnetic field weren’t effect on albumin quality, Haugh unit, cholesterol, triglycerides and total protein level of serum significantly (Pچکیده<br /><br /> با گسترش فناوری، موجودات زنده با تنوع زیادی، در معرض میدانهای الکترومغناطیس قرار میگیرند. به منظور بررسی تأثیر مدت زمان امواج الکترومغناطیسی با فرکانس پایین در زمان انبارداری، تعداد 138 عدد تخممرغ بارور سویه گوشتی "راس" انتخاب شد. تخممرغها به مدت صفر (تیمار شاهد)، هشت، 16، 24، 32 و 64 ساعت با شش تکرار در معرض امواج الکترومغناطیس با فرکانس 50 هرتز با شدت پنجونیم میلیتسلا قرار گرفتند. مدت زمان امواج الکترومغناطیسی تأثیر معنیداری روی شاخص کیفیت سفیده (شاخص هاو)، میزان کلسترول، تریگلیسریدها و پروتئین کل (تام) سرم خون جوجههای یک روزه نداشت (05/0P). غلظت گلوکز سرم جوجههای یک روزه در ساعات هشت و 16 بیشتر از گروه شاهد بود (05/0>P). غلظت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز سرم جوجههای یک روزه در 64 ساعت امواج دهی (تیمار پنج) به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که امواج الکترومغناطیسی میتوانند از طریق تولید رادیکالهای آزاد، ناهنجاری و مرگومیر جنین را افزایش دهند.<br /><br /> https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4925_f940a3f16878476da95ee417f4f6c6f9.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Species diversity of Carabidae (Coleoptera) in fruit orchards and rice fields of Mazandaran province, northern Iranتنوع گونهای سوسکهای شکارگر خانواده Carabidae در باغهای میوه و مزارع برنج استان مازندران971064926FAحسنقهاریدانشیار حشرهشناسی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
: hghahari@yahoo.com0000-0001-6781-3776Journal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />The ground beetles (Coleoptera: Carabidae) are powerful predators and have important role in biological control of agricultural pests. The fauna of these beneficial insects was studied in fruit orchards and rice fields of Mazandaran province during 2015-2016. In total, 22 species within 16 genera and 10 subfamilies were identified in different regions of Mazandaran. The samplings indicated that the highest species diversity was observed in Amol and Qaemshahr, and the lowest species diversity in Babolsar; also the highest population density was observed in Qaemshahr and Behshahr, and the lowest one in Babolsar and Noor regions. Among the studied species, <em>Harpalus griseus</em> (Panzer, 1797) had the highest distribution and <em>Acinopus megacephalus </em>(Rossi, 1794), <em>Bembidion menetriesi </em>Kolenati, 1845, <em>Carabus roseni </em>Reitter, 1897, <em>Chlaenius steveni</em> Quensel, 1806 and <em>Calosoma</em> <em>maderae</em> <em>dsungaricum</em> Gebler, 1833 the lowest one. Also, the highest population density was obtained for <em>H. griseus</em> and <em>Harpalus fuscicornis</em> Menetries, 1832 and the lowest one for <em>A</em>. <em>megacephalus</em>, <em>B. menetriesi</em>, <em>C. steveni</em>, <em>Cicindela rhodoterena</em> Tschitschherine, 1903, <em>C. maderae</em> <em>dsungaricum</em> and <em>Zabrus spectabilis</em> Hampe, 1852, respectively. The results indicate that <em>Harpalus griseus</em> and <em>Harpalus fuscicornis</em> are the dominant species in the most sampled regions of Mazandaran province. <br /><strong> </strong>چکیده<br /> با توجه به اهمیت سوسکهای شکارگر خانواده Carabidaeدر کنترل بیولوژیک آفات، تنوع گونهای این حشرات مفید در باغهای میوه و مزارع برنج استان مازندران طی سالهای 95-1394 بررسی شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، 22 گونه سوسک شکارگر کارابیده متعلق به 16 جنس و 10 زیرخانواده از مناطق مختلف مازندران شناسایی شدند. بر اساس نمونهبرداریهای انجام شده، بالاترین تنوع گونهای سوسکهای شکارگر در مناطق آمل و قائمشهر و پائینترین تنوع گونهای در منطقه بابلسر، اما بالاترین فراوانی سوسکها در مناطق قائمشهر و بهشهر و پائینترین فراوانی در مناطق بابلسر و نور مشاهده گردید. از میان گونههای مورد بررسی، گونه <em>Harpalus griseus</em> (Panzer, 1797) دارای بیشترین و گونههای <em>Acinopus megacephalus</em> (Rossi, 1794)، <em>Bembidion menetriesi</em> Kolenati, 1845،Reitter, 1897 <em>Carabus roseni</em>،Quensel, 1806 <em>Chlaenius steveni</em> و <em>Calosoma</em> <em>maderae</em> <em>dsungaricum</em> Gebler, 1833 کمترین میزان پراکندگی را داشتند. بالاترین فراوانی مربوط به گونههای <em>H. griseus</em> و <em>Harpalus fuscicornis</em> (Menetries, 1832) و پائینترین فراوانی مربوط به گونههای <br /> <em>A</em>. <em>megacephalus</em>، <em>B. menetriesi</em>، <em>C. steveni</em>، Tschitschherine, 1903 <em>Cicindela rhodoterena</em>، <br /> <em>C. maderae</em> <em>dsungaricum</em> وHampe, 1852 <em>Zabrus spectabilis</em> بهدست آمد. نتایج نشان داد که <em>H. griseus</em> و <br /> <em>H. fuscicornis</em> جزو گونههای غالب در اغلب مناطق مورد نمونهبرداری بودند.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4926_35c1a2b963db320738c2f2482e944bed.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Biometry of Chub (Squalius namak Khaefi et al., 2016) in rivers of Namak Basinمقایسه زیستسنجی ماهی سفید رودخانهای (Squalius namak, Khaefi et al., 2016) در رودخانههای حوضه نمک1071184927FAیزدانکیوانیدانشیار گروه شیلات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان 8415683111، ایرانعطامولودی صالحدانشجوی کارشناسی ارشد بومشناسی آبزیان شیلاتی، گروه شیلات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان 8415683111، ایران0000-0002-0939-0901سید امیرحسینجلالیاستادیار گروه شیلات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان 8415683111، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br />In order to evaluate the biometry of chub (<em>Squalius</em> <em>namak</em>, Khaefi <em>et al</em>., 2016) populations in Khaznagh, Ghinercheh, Gharechae, Jajrud and Ghomrud rivers of Lake Namak Basin, 129 specimens were captured by a seine nets in 2010-2011. After anesthetizing in 1% clove oil solution and fixing in 10% neutralized formalin, specimens were transferred to the laboratory for further studies. Some 14 meristic characters were counted under a stereomicroscope. To extract data for morphometric characteristics, 19 distances were measured on images in ImageJ software. To reduce the effects of allometric growth, morphometric data were standardized. To analyze the differences among the populations, Kolmogorov-Smirnov, Kruskal-Wallis, ANOVA, Duncan test, PCA, CVA and Cluster analyses were used. The morphometric characteristics separated Gharachai population from Khaznagh and Qomrud in PCA and CVA Analyses. But meristics were overlapping with each other in the studied populations, and there was no significant differences among them. The result showed that some morphometric characteristics are well able to distinguish some populations of<em> S</em>.<em> namak</em>.چکیده<br /> بهمنظور بررسی خصوصیات شمارشی و اندازشی جمعیتهای<em> ماهی سفید </em>رودخانهای(<em>Squalius namak</em>) در رودخانههای خزنق، غینرچه، قرهچای، جاجرود و قمرود، از حوضه دریاچه نمک، در سال 1388-1389 تعداد 129 نمونه بهوسیله تور پره صید شد. نمونهها پس از صید در محلول ۱٪ گلمیخک بیهوش شده و پس از تثبیت در فرمالین ۱۰٪ به آزمایشگاه منتقل گردید. در آزمایشگاه 14 صفت شمارشی بررسی شد. برای استخراج صفات اندازشی، از تصاویر گرفتهشده در نرمافزار ImageJ 19 صفت مورد اندازهگیری قرار گرفت. بهمنظور کاهش خطای حاصل از رشد ناهمسان نمونهها، دادههای اندازشی استانداردسازی گردید. برای بررسی تفاوتهای بین جمعیتهای مورد مطالعه از آنالیزهای کولموگروف- اسمیرنوف، کروسکال- والیس، ANOVA، آزمون دانکن، PCA، CVA و آنالیز خوشهای استفاده شد. در بررسی صفات اندازشی، جدایی جمعیت قرهچای از خزنق و قمرود توسط آنالیزهای PCA و CVA تأیید شد. اما، در بررسی صفات شمارشی جمعیتهای مورد مطالعه با همدیگر همپوشانی داشتند و بین آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که برخی از صفات اندازشی بهخوبی قادر هستند که برخی از جمعیتهای <em>S. namak</em> را از یکدیگر تفکیک کنند.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4927_94d756b8496aa7831e3975cd67116211.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823Effect of trigeminal nucleus caudalis orexin 1 receptor on capsaicin orofacial pain- induced and expression of C-fos in adult male ratsبررسی نقش گیرنده ارکسین 1 هسته دمی عصب سه قلو بر بروز درد دهانی- صورتی ناشی از کاپسایسین و بیان c-fos در موشهای صحرایی نر بالغ1191324928FAسعیداسماعیلیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران.مهریبهاالدینیاستاد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، واحد علوم و تحقیقات فارس، دانشگاه آزاد اسلامی، فارس، ایران و گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.سعیدخاتمسازاستاد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، واحد علوم و تحقیقات فارس، دانشگاه آزاد اسلامی، فارس، ایران و گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.مهدیعباسنژاددانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران.مریمرئوفدانشیار، مرکز علوم و اعصاب دانشکده نوروفارماکولوژی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران و گروه اندودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
.Journal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br /><br />Orexin A and orexin B are hypothalamic neuropeptides that have critical roles in the regulation of physiological responses such as pain. C-fos is neural activity markers in painful situations. This study was designed to evaluate the role of trigeminal nucleus caudalis (TNC) orexin 1 receptor on capsaicin-induced orofacial pain and c-fos expression in TNC. In this experimental study, 70 male Wistar rats (200-250 g) were randomly allocated into 10 groups: control, pain, sham surgery, sham capsaicin, surgery and pain, sham orexin A and pain, orexin A (50 pM/rat) and pain, sham SB-334867 and pain, SB-334867 (40 nM/rat) as antagonist and pain, orexin A plus SB-334867 and pain. Following cannula implantation and recovery period, the drugs were administration 20 min before capsaicin injection. C-fos expression in TNC was evaluated using immunohistochemistry. The capsaicin-injected rats showed a significant pain behavior and expression c-fos (pچکیده<br /><br /> ارکسین A و ارکسین B، نوروپپتیدهای هیپوتالاموسی میباشند که نقش مهمی در تنظیم پاسخهای فیزیولوژیک از جمله درد دارند. c-fos یکی از شاخصهای فعالیت نورونی در شرایط بروز درد میباشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش گیرنده ارکسین 1 هسته دمی عصب سه قلو در بروز درد دهانی صورتی ناشی از کپسایسین و بیان c-fos در این ناحیه طراحی شد. در این مطالعه تجربی از 70 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، در محدوده وزنی 250 – 200 گرم استفاده شد، که به طور تصادفی در 10 گروه 7 تایی شامل: کنترل، درد، شم جراحی، شم کاپسایسین، جراحی و درد، شم ارکسین A و درد، ارکسین A (pM/rat 50) و درد، شم SB-334867 و درد، SB-334867 (nM/rat 40) به عنوان آنتاگونیست و درد و گروه دریافتکننده ارکسین A و SB-334867 به صورت توام و درد، قرار گرفتند. پس از کانولگذاری و دوره بهبودی، تزریق داروها و 20 دقیقه بعد تزریق کاپسایسین صورت پذیرفت. میزان بیان c-fos با روش ایمونوهیستوشیمی در هسته دمی عصب سه قلو ارزیابی شد. نتایج حاصل نشان داد که تزریق کاپسایسین به صورت معنیداری موجب افزایش پاسخهای درد و افزایش بیان c-fos میگردد (001/0phttps://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4928_b0df6daa72031939c1eaf21312499310.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823The effects of theophylline consumption on electrocardiography and performance traits of Japanese quail (Coturnix coturnix japonica)اثرات مصرف تئوفیلین بر الکتروکاردیوگرافی و صفات عملکردی بلدرچینهای ژاپنی (Coturnix coturnix japonica1331414929FAتوحیدوحدت پوراستادیار فیزیولوژی، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و دامپزشکی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایرانیحییابراهیم نژاددانشیار تغذیه طیور، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و دامپزشکی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایرانحسینچراغیمربی فیزیولوژی، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و دامپزشکی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایرانمرتضیحصاریکارشناسارشد فیزیولوژی دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و دامپزشکی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایرانJournal Article20180905<strong>Abstract</strong> <br /><br />The aim of the present study was to investigate the effects of theophylline consumption on the electrocardiography indicators and performance traits of Japanese quails. The experimental diets including control (basal diet), and experimental diets containing of theophylline in levels of: 0.01, 0.02, 0.04 and 0.08 percentage of basal diet that supply almost amount 10, 20, 40 and 80 mg/kg of the body weight, respectively. The result showed that the feed conversion ratio in quails fed by theophylline was significant (p<strong>چکیده</strong><br /><br /> تئوفیلین یک متیلگزانتین مقلد سمپاتیکی میباشد. بنابراین، میتواند بر عملکرد قلب و همچنین دستگاه گوارش و رشد پرندگان تأثیرگذار باشد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات مصرف سطوح مختلف تئوفیلین بر شاخصهای فیزیکی قلب، الکتروکاردیوگرافی و صفات عملکردی بلدرچینهای ژاپنی به انجام رسید. آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی با جیرههای آزمایشی شامل: گروه شاهد، دریافتکننده جیره پایه و گروههای مداخله، دریافتکننده تئوفیلین به صورت افزودنی و به مقدار 01/0، 02/0، 04/0 و 08/0 درصد جیره پایه که به ترتیب تامینکننده روزانه 10، 20، 40 و 80 میلیگرم تئوفیلین بر کیلوگرم وزن بدن میباشند به انجام رسید. نتایج نشان داد که در تیمارهای مصرفکننده تئوفیلین، مصرف خوراک (01/0>P) و ضریب تبدیل غذایی (05/0>P) کاهش یافت. عرض قلب که به صورت نسبتی از وزن قلب بیان شد در بلدرچینهای نر مصرفکننده تئوفیلین افزایش یافت (05/0>P). میانگین فاصله موج QRS در اشتقاق III بلدرچینهای مصرفکننده تئوفیلین کاهش (05/0>P) و میانگین ولتاژ موج P در اشتقاق III بلدرچینهای ماده افزایش نشان داد (05/0>P). درحالیکه، میانگین ولتاژ موج T در اشتقاق III جنس نر کاهش یافت (05/0>P). همچنین، ولتاژ موج T و P در اشتقاق AVF در جنس نر کاهش یافت (05/0>P). در این تحقیق، مصرف تئوفیلین باعث تحریک قلب و تغییر در برخی از فواصل الکتروکاردیوگرام شد. اما تعداد ضربانات و زاویه محور قلب تغییر معنیداری را نشان نداد. با توجه به عدم تاثیر مصرف تئوفیلین بر وزن نسبی اندامهای احشایی و بهبود ضریب تبدیل غذایی میتوان از تئوفیلین در جیره بلدرچینهای ژاپنی برای بهبود صفات عملکردی بدون تغییرات پاتوفیزیولوژیک در الکتروکاردیوگرام استفاده کرد.https://eab.journals.pnu.ac.ir/article_4929_c5dfb78daaf5eac86a23d4fdc816ae42.pdfدانشگاه پیام نورفصلنامه علمی زیست شناسی جانوری تجربی2322-23877120180823In vitro assessment of final oocyte maturation index (GVBD) in Persian Sturgeon and broodstock selectionاندازه گیری شاخص رسیدگی نهایی تخمک (GVBD)در تاس ماهی ایرانی بصورت in vitro و انتخاب مولد1067010.30473/eab.2018.10670FAبهزادطعنههیئت علمی دانشگاه پیام نور مرکز گنبد کاووسبهروزابطحیهیأت علمی دانشگاه شهید بهشتیرجب محمدنظریکارگاه تکثیر پرورش ماهیان خاویاری شهید رجایی ساریJournal Article20120407In vitro assessment of final oocyte maturation index (GVBD) in Persian Sturgeon and broodstock selection<br />Final oocyte maturation index (GVBD) inin vitro for selection of Persian sturgeon Broodstock, Acipenserpersicus, was studied on 10 females captured from the Caspian Sea during reproduction season. About 150 oocytes from every broodstock, taken by hollow probe, were incubated in incubation media of RM2 containing 10 µg/l of progesterone for induction ofthe final oocyte maturation andassessment of GVBDindex. Results indicated that significant differences in GVBD of thein vitro and in vivo were observed (P<0.01). However, Broodstockes with rate of GVBD inin vitro higher than %50 had a significantly better ovulation, fertilization and incubation rates (P<0.05), from those with a GVBD lower than %50. It could be concluded that use from method of assessment of GVBD index under in vitro circumstance was preferable to nucleus polarization index for selection of suitable broodstock.<br />Keywords:Acipenserpersicus, in vitro, GVBD,final oocyte maturation,Broodstock Selectionشاخص رسیدگی نهایی تخمک(GVBD ) در in vitro برای افزایش قابلیت انتخاب مولد مناسب مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از 10 قطعه ماهی مولد تاسماهی ایرانی، Acipenserpersicusکه در فصل مهاجرت از دریا صید شده اند استفاده گردید. از هر مولد حدود 150 تخمک استخراج شده بوسیله سوند فلزی در محیط کشت RM2 محتوی μ.l10 پروژسترون (in vitro) جهت القاءرسیدگی نهایی تخمکو بررسی شاخص آن کشت داده شدند. شاخص رسیدگی نهایی تخمک ها در in vitro و in vivoمورد مقایسه قرار گرفت و اختلاف معنی داری بین آنها مشاهده گردید( 01/0>P). همچنین مولدینی که مقدارGVBD آنها در in vitro بیش از 50% بود در مقایسه با مولدینی که این مقدار کمتر از 50% بود در پاسخ به هورمون مقداراوولاسیون،درصد لقاح و بازماندگی انکوباسیون بالاتری نشان دادند ( 05/0>P). در نهایت استفاده از روش بررسی شاخص رسیدگی نهایی تخمک در شرایط in vitro برای انتخاب مولد قابلیت بیشتری نسبت به شاخص قطبیت هسته نشان داد